نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 268
بيانى بايد گفت: از آنجا كه مهاجرين و
انصار در صدر اسلام كسانى بودند كه در مهبط وحى و در كنار پيامبر صلّى اللّه عليه
و اله مىزيستند و با احكام و معارف اسلامى آشنايى بيشترى داشتند و از سوى ديگر،
مسلمانان شناختهشده و مورد قبول بودند؛ لذا هنگام تعيين خليفه، مردم از ساير نقاط
به مدينه مىآمدند و از مهاجرين و انصار مىپرسيدند كه چه كسى را به عنوان خليفه
رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله برگزيدند. براساس اين اعتماد عمومى، آنان همچون
اهل خبرهاى بودند كه مردم در كارهاى مهم به ايشان مراجعه مىكردند.
امير مؤمنان عليه السّلام مطابق اين بيان، بر اين عمل صحّه گذارده،
تعيين خليفه را بر عهده مهاجرين و انصار دانستهاند و اصولا با وجود كثرت جمعيت
مسلمين و پراكندگى آنان در سطح سرزمين پهناور اسلامى، اگر بنا مىشد كه همه
مسلمانان در تعيين زمامدار، رأىداده و نظر خود را ابراز كنند، چنين كارى هيچگاه
به سامان نمىرسيد[1]؛ چنانكه
امام عليه السّلام در اين مورد مىفرمايند:
و لعمرى، لئن كانت الإمامة لا تنعقد حتى يحضرها عامّة الناس، فما
إلى ذلك سبيل، و لكن أهلها يحكمون على من غاب عنها، ثم ليس للشاهد أن يرجع، و لا
للغائب أن يختار؛[2] به جانم سوگند! اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامى مردم باشد هرگز
راهى براى تحقق آن وجود نخواهد داشت؛ بلكه آگاهانه داراى صلاحيت و رأى [همچون
مهاجرين و انصار] رهبر و خليفه را انتخاب مىكنند و عمل آنها نسبت به ديگر
مسلمانان نافذ است؛ آنگاه نه حاضران حق تجديدنظر دارند و نه آنان كه در انتخابات
حضور نداشتند، حق انتخابى ديگر خواهند داشت.
بنابراين، فرمايش مولا على عليه السّلام در جهت تبيين روندى است كه
در تعيين و اثبات