نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 269
رهبرى جامعه بر فردى خاص مورد پذيرش عاقلان
بوده و در مورد آن حضرت، به نحو بىنظيرى صورت پذيرفته است.
از سوى ديگر، مخاطب اين نامه معاويه است؛ فردى كه منكر ثبوت حق ولايت
آن حضرت از جانب خداوند و تنصيص و ابلاغ رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله است؛ اما
ناگزير از تسليم شدن در برابر تصميم انبوه مهاجرين و انصار در تعيين آن حضرت به
عنوان خليفه مسلمين است و نمىتواند در قبال روندى كه در گذشته نيز مورد پذيرش او
بوده، بهانهاى داشته باشد وگرنه امام عليه السّلام درصدد استناد به شوراى مسلمين
در ثبوت مقام ولايت و رهبرى جامعه نيستند؛ چرا كه حقيقت الهى اين امر را در بيانات
متعددى مورد تبيين و تشريح قرار دادهاند. در واقع اين قبيل بيانات را مىتوان از
باب قاعده الزام و از قبيل احتجاج به مسائلى دانست كه براى مخاطب قابلقبول
مىباشد؛ يعنى استدلال جدلى.
در اشاره به اين حقيقت شارح نهج البلاغه ابن ميثم بحرانى مىنويسد:
إنما احتج بالإجماع و الإختيار هنا على حسب اعتقاد القوم أنّه
المعتبر فى نصب الإمام إذ لم يكن عندهم منصوص عليه و لو إدّعى ذلك لم يسلّم له.
در اين نامه حضرت به نص صريح پيامبر صلّى اللّه عليه و اله استدلال
نفرمود؛ زيرا آنان اعتقاد به نص نداشتند، بلكه نزد ايشان، تنها دليل بر نص امام،
همان اجماع و اختيار مسلمين بود؛ پس اگر حضرت به دليل بر نص امام، همان اجماع و
اختيار مسلمين بود؛ پس اگر حضرت به دليل نقلى و نص صريح احتجاج مىكرد، آنان
نمىپذيرفتند.[1]
ظهور فرمايش امام عليه السّلام؛ بر اينكه حضور انبوه مردم براى
بيعت فلسفه حكومت علوى مىباشد
أما والذى فلق الحبّة و برأ النسمة، لولا حضور الحاضر، و قيام
الحجة بوجود
[1] - ابن ميثم بحرانى، شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 354.
نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 269