نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 154
در فرهنگ علوم سياسى، «سكولاريسم» به معناى
جدايى سياست از دين، نادينى، جدا انگارى دين و دولت، اعتقاد به انتقال مرجعيّت از
نهادهاى دينى به اشخاص يا سازمانهاى غير دينى آمده است.[1]
2. تعريف اصطلاحى
«سكولاريسم» با توجّه به مبانى، اهداف و ويژگىهاى مختلف، معانى
اصطلاحى يكسانى ندارد و در بسترى وسيع بين الحاد و ديندارى، معانى گوناگونى
يافته است[2]؛ و لذا
برخى انديشوران بر اين باورند كه مىتوان «سكولاريسم» را به دو بخش افراطى و معتدل
طبقهبندى كرد؛ به گونهاى كه سكولاريسم افراطى به الحاد اشاره دارد[3] و به شدّت با دين مخالفت كرده، محو
كلّى آن را از صحنه حيات بشرى پيشنهاد مىكند. از منظر كسانى مانند «ماركس»،
«فرويد» و «راسل»، دين وهم و پرداخته ذهن بشر و براى او زيانبار و شرّ است كه
چنين تلقّىاى از سكولاريسم به الغاى دين و انكار آن گرايش دارد.[4]
در مقابل «سكولاريسم» معتدل است كه به حضور دين به عنوان نهادى مستقلّ از ساير
نهادهاى اجتماعى تمايل نشانداده و نقش آن را در حدّ تنظيم رابطه انسان با خدا
تنزّل و به جدايى دين از سياست نظر دادهاند. مجموع تعاريف ارائهشده در تلقّى
معتدل از «سكولاريسم» را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد:
الف) تعريفهايى كه به پىآمدهاى و اغراض نهفته در واژه سكولاريسم
ناظر است؛
ب) تعريفهايى كه به عناصر و ويژگىهاى انديشه سكولاريسم اشاره
دارند.[5]