نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 155
براى نمونه، تعريف «وبر» از سكولاريسم را
مىتوان در دسته اول قرار داد:
جدا بودن جامعه دينى از جامعه سياسى به گونهاى كه دولت، حقّ
هيچگونه اعمال قدرت در امور دينى نداشته باشد و كليسا نيز نتواند در امور سياسى
مداخله كند.[1] يكى ديگر
از مناديان «سكولاريسم»، آن راچنين تعريف مىكند:
در عصر جديد، سكولاريسم به معناى كنار گذاشتن آگاهانه دين از صحنه
معيشت و سياست معرّفى شده است. حكومت سكولار حكومتى است كه با دين ضديّت ندارد،
امّا دين را نه مبناى مشروعيّت خود قرار مىدهد و نه مبناى عمل خود، سكولاريسم
چيزى نيست جز علمى و عقلانى شدن تدبير اجتماعى.[2]
امّا تعريف ذيل را مىتوان از تعاريف سكولاريسم با عناصر و ويژگىهاى آن دانست:
[سكولاريسم] نظامى عقلانى است كه روابط بين افراد، گروهها و مؤسسات
را با دولت بر اساس مبادى و احكام عمومى كه متضمّن تساوى افراد جامعه در قبال آن
است، تنظيم مىكند و مهمترين ويژگىهاى آن عبارتند از: 1. جدايى دين از دولت؛ 2.
طرد قومگرايى و طايفهگرى سياسى؛ 3. برقرارى مساوات بين افراد ملّت، علىرغم
اختلاف دينى كه محاكم مدنى عمومى آن را تضمين مىكنند؛ 4. تساوى بين زن و مرد در
قانون و احوال شخصى و اينكه فرد براساس قانون دينى يا مدنى يا هر دو مىتواند
ازدواج كند؛ 5. منشأ قانونگذارى، جامعه است كه براساس نيازها و مشكلات، قانون وضع
مىكند؛ 6. حاكميّت و مشروعيّت حكومت از ملّت است؛ 7. منزلت داشتن فرهنگ علمى و
عقلانى؛ 8. به رسميّت شناختن حقوق مذاه و قوميّتهاى دينى گوناگون؛ 9. آزادى دين
از سيطره دولت و دولت از سيطره دين.[3]