نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 142
به مصالح متغير زمانه و نيز با مشورت با
متخصّصان و صاحبنظران، آن احكام و از جمله ساختار حكومت را معرّفى مىكند و پس از
آن مردم موظّفند به آنها عملكنند.[1] ه) ناميده
نشدن حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله به عنوانهايى چون ملك، سلطان و يا
رئيس را مىتوان در سيره اخلاقى و رفتارى شاخص آن حضرت، يعنى مردمدارى، تواضع و
رأفت الهى ايشان دانست كه: فبما رحمة من اللّه لنت
لهم؛[2]
چنان صميميّتى كه با وجود مقام بسيار والاى معنوى و اجتماعى آن حضرت، گاه افراد
عادى ايشان را با اسم، و به گونهاى كه شايسته يك رهبر بزرگ الهى نبود، خطاب
مىكردند؛ تا آنجا كه خداوند آنان را از اين كار نهى كرده و به طور تلويحى و با
فرمايش: لا تجعلوا دعاء الرّسول بينكم كدعاء بعضكم
بعضا[3]
از آنان مىخواهد كه پيامبر رحمت صلّى اللّه عليه و اله را با عنوان رسول الله و
يا نبىّ الله بخوانند؛ عناوينى كه بسى ارزشمندتر و ارجمندتر از عنوانهايى نظير
سلطان، رئيس با ملك مىباشد.
جهت ديگر در عدم اطلاق اين عناوين به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و
اله را مىتوان در بار ارزشى خاصّ دانست كه اين الفاظ با اطلاق بر پادشاهان ايران،
روم و مصر در پى داشتند، تا تصوّر نشود كه حكومت اسلامى نيز به نوعى نظير حاكميّت
كسرىها و قيصرها مىباشد.[4] و) در آيه
شريفه: و شاورهم فى الأمر[5] مراد از «الأمر»، هرگز مسائل مربوط به احكام دينى و ابلاغ رسالت
الهى نيست و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله در اين موارد