نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 454
ماليات به طور مستقيم يا غير مستقيم جهات
ارزش و غايات و مبانى ليبرالى را محل توجه قرار مىدهد و نسبت به ارتقا يا زوال
فرهنگ ليبرالى بىتفاوت نمىباشد.[1] اگر
دموكراسى را به عنوان يك روش سياسى فهم كنيم كه بر سه محور خاص يعنى ايفاى نقش
مردم در به قدرت رسيدن افراد و احراز مسئوليتها، مشاركت آنان در فرايند تصميمگيرى
سياسى به طور مستقيم يا از طريق نمايندگانشان و نيز آگاهى يافتن و كنترل و نظارت
بر عملكرد حاكمان استوار است. آنگاه مانعى بر سر راه انتخاب اين روش در چارچوب
نظامهاى ارزشى و اصول بنيادين مختلف باقى نمىماند. به تعبير ديگر اگر ليبراليسم
با ارزشها و اصول خاص خويش توانست اين روش- مردمسالارى- را در چارچوب احترام به
مبانى و اصول خويش مهار كند مانعى وجود ندارد كه يك مكتب و نظام ارزش ديگر- اسلام
يا ايدئولوژى ديگرى- نيز از اين روش در چارچوب احترام به اصول و ارزشهاى خود سود
جويد. بنابراين نبايد با نگاه تنگ نظرانه به ماهيت دموكراسى آن را در قالب يك
ايدئولوژى رقيب براى ساير مكاتب و ايدئولوژيها تفسير كرد تا هرگونه ملائمت و سازش
به عنوان تن در دادن به پارادوكس منطقى طرد و محكوم شود.
3- تعارض دموكراسى با اسلام
بند پيشين ناظر به گرايشى بود كه با مطلوب دانستن تصوير خاص خويش از
دموكراسى برنارسايى مبانى معرفتى و انسانشناختى اسلام در همگامى و همسويى با
دموكراسى اصرار مىورزيد. رويكردى كه در بند سوم بدان اشاره مىكنم ناظر به تفكرى
است كه خواهان خلوص حكومت دينى و عدم تلفيق آن با شيوههاى بدعتآميز در
حوزهسياست است. دموكراسىاز نگاه مدافعين اين رويكرد، نظام سياسى مبتنى بر اصول و
ارزشهايى است كه در تعارض مستقيم با برخى اصول محورى تفكر سياسى اجتماعى اسلام است
از اين رو مردمسالارى دينى به قيمت دست برداشتن از
[1] - نويسندگان مختلفى نظريه بىطرفى ليبرالى و ضديت
با كمالگرايى را نقد كردهاند. براى نمونه ر. ك. به:.Galston
,1991
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 454