نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 224
روبهرو گرديدهاند، به لحاظ اجراى احكام
الهى در قالب اشكال گوناگون حكومتى نيز داراى اختلاف ديدگاه و در همان حال، سير
تكاملى بودهاند.
امروزه با توجه به تجربه حكومتهاى گذشته، هيچ شك و شبههاى باقى
نمانده است كه حضور و مشاركت سياسى مردم در تصميمات مهم كشور يك مسأله ضرورى است.
منتها نكته مهم اين است كه در جامعه اسلامى، حضور مسلمانان در زندگى سياسى، همراه
با ارزشها و باورهاى اسلامى مىباشد، از اين رو تأمل در منابع اسلامى درباره حق
رأى ضرورتى عاجل بهشمار مىآيد.
دين اسلام با اصول وقواعدى كه خاستگاه آسمانى دارند، وارد زندگى
سياسى بشر شد و همواره خواهان حضور رضايتآميز مردم در صحنه عمل سياسى بوده است.
فرهنگ مشاركتى اسلامى در طول تاريخ مسلمانان، به سبب شمار اندك مسلمانان
آزادىخواه نهادينه نشد؛ اين پديده در سالهاى اخير به دليل آگاهىهاى سياسى مردم
كه شرط اول نظام مردمسالارى دينى مىباشد، تأثير معجزهآساى خود را در حكومت
جمهورى اسلامى ايران بر جاى گذاشت.
در واقع، مهمترين ابتكار امام خمينى (ره) در زمينه حكومت اسلامى،
توجه به «حق رأى مردم» بوده است. اينكه در انديشه سياسى ايشان مردم محق هستند يا
مكلف، موضوعى كه تاكنون انديشمندان درباره آن بسيار بحث كردهاند؛ به نظر مىرسد
كه در انديشه امام، مردم هم مكلف هستند و هم محق. اين حق نيز افزون بر ريشه و
مبناى دينى با قانون طبيعى نيز سازگار است. «از حقوق اوليه هر ملتى است كه بايد
سرنوشت و تعيين شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشند»[1]
بنابراين، از لحن كلام امام چنين استنباط مىشود كه رأى مردم مسلمان به ماهو
مسلمان نافذ و مشروعيت دارد نه به ماهو شهروند تنها. ايشان مىفرمايند:
«ما تابع آراى ملت هستيم. ملت ما هر طورى رأى داد، ما هم از آنها
تبعيت مىكنيم. ما حق نداريم، خداى تبارك و تعالى به ما حق نداده است، پيغمبر
اسلام به ما حق نداده است كه ما به مسلمانان يك چيزى را تحميل بكنيم.»[2]
[1] - امام خمينى، صحيفه نور، ج 3، ص 42،( 18/ 8/ 1357)