نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 17
همچنين رابطه حكومت با مردم مطلق نيست و
پيشفرض ديندارى مردم به شاكله آن، وجه تمايزى مىبخشد و آن را از ديگر حكومتها
متمايز مىسازد.
بدين ترتيب از رابطه حكومت با دين و نيز رابطه آن با مردم نمىتوان
نوع خاصى از اقتدار سياسى را استنباط كرد و در تمام مراحل مطالعه در روابط فيمابين
سه عنصر دين، مردم و حكومت، حل ابهام به ديدگاه وحى درخصوص زندگى سياسى مردم بستگى
دارد كه بايد به طور جداگانه بررسى شود.
مردمسالارى دينى نظريه است يا پرسش؟
با توجه به نكاتى كه به اجمال گذشت جا دارد از خود بپرسم كه
مردمسالارى دينى يك نظريه است يا پرسش؟ بىگمان قبل از تحليل ديدگاه اسلام در
زمينه اقتدار سياسى و حكومت، عنوان مردمسالارى فقط مىتواند يك پرسش باشد كه آيا
اسلام مردمسالارى را بهطور مطلق پذيرفته است يا سرورى و حكومت مردم دين باور را
قبول كرده و يا سرورى مردم و اقتدار سياسى را در شكل خاصى مورد تأييد قرار داده
است؟
اگر مردمسالارى دينى پس از تبيين ديدگاه اسلام در زمينه حكومت و نوع
اقتدار سياسى مطرح گردد، نمىتواند مفهوم جديدى جز، نگاه استخراج شده از مبانى
نظرى اسلام داشته باشد.
مقايسه مردمسالارى دينى با جمهورى اسلامى به رغم تشابهاتى كه ميان آن
دو وجود دارد به لحاظ نوع تركيب متفاوتاند. در جمهورى اسلامى تركيب توصيفى به
لحاظ مبانى نظرى نيست و اين تعبير در ادبيات سياسى بيان كننده انديشه سياسى اسلام
تلقى نمىشود بلكه تركيب در جمهورى اسلامى نمادين است، به اين معنى كه جمهوريت
نماد ساختار و اسلاميت نماد محتواى نظام سياسى است و اين در حالى است كه
مردمسالارى دينى بيان كننده نظريه و انديشه سياسى اسلام تلقى مىگردد.
محتمل است كه مردمسالارى دينى، عنوان مشير براى ديدگاه خاص اسلام در
حوزه انديشه سياسى يا نظام ساختارى باشد كه محققان و يا صاحبان قدرت سياسى از اين
عنوان
نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 17