نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 42
در حقيقت اين رهبران دينى بودند كه با ايجاد
اختناق و استبداد كليسايى در ذهنيت جامعه غربى (دانسته يا نادانسته) چنين القا
نمودند كه گويا ميان دين و ايمان به خدا از يكسو و استبداد و سلب حقوق سياسى مردم
از سوى ديگر رابطه وجود دارد. بزرگترين ضربهها بر پيكر دين در غرب از همين ناحيه
وارد شد كه با اوجگيرى استبداد متكى به حكومت كليسا، حاكمان چنين پنداشتند كه
مردم در قبال حكومت فقط تكليف دارند و نه حق. در اين هنگام بود كه سكولاريسم متولد
گرديد.
البته دين آنگاه كه توانايى پاسخگويى به امور اجتماعى و سياسى را
در هر دو بعد نظرى و عملى نداشته باشد فرجامى جز اين نخواهد داشت.
سكولارها در مواجهه با كليسا كه هرگونه معرفت را در چارچوب كتب مقدس
محدود مىنمود، ابتدا به سوى جدايى دين و دانش گام برداشتند و سپس علاوه بر علم و
فلسفه، در حوزه سياست نيز بر جدايى آموزههاى دينى از امور سياسى تأكيد ورزيدند و
عقل آدميان را در همه اين عرصهها ملاك عمل قرار دادند.
سكولاريسم در كشورهاى اسلامى
نظريهپردازان سكولار از ديدگاه ما در نحوه حل مشكل خويش تخطئه
نمىشوند، اما اين اقدامد ر غرب پايان كار نبود؛ از آن پس سياستمداران استعمارگر
رژيمهاى كاپيتاليستى از يكسو و سردمداران نظامهاى سوسياليستى از سوى ديگر، با
وجود همه تضادهايى كه ميان آنان حاكم بود در يك جبهه كه همان جبهه «دينستيزى» به
ويژه نسبت به اسلام بود، متحد گشتند. استعمارگران غربى تز جدايى دين از سياست را
با هدف از بين بردن اقتدار و عظمت دين و نفوذ در كشورهاى اسلامى، تحت پوششهاى
مختلفى از قبيل قداست و نزاهت دين و عدم سنخيت آن با سياست كه چيزى جز شيطنت و حقه
نيست، ترويج نمودند. ماركسيستها هم
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 42