نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 147
به هنگام تقسيم سهل بن حنيف گفت: يا امير
المؤمنين، اين شخص تا ديروز غلام من بود و او را آزاد كردم؟! گفت: «به او نيز همان
اندازه مىدهيم كه به تو مىدهيم».
پس به هريك سه دينار داد، و هيچكس را بر ديگرى ترجيح ننهاد. طلحه و
زبير و عبد اللّه بن عمر و سعيد بن عاص و مروان بن حكم و مردانى از قريش از جمله
كسانى بودند كه در اين تقسيم غنايم شركت نجستند ...
ترديدى نيست كه اين چهار نوع مساوات[1]
كه از برنامههاى انكارناپذير اسلام و آيين محمدى «ص» و تشيع علوى است، پس از
دوران خلافت. امام على «ع» رو به مهجورى و ناكامى گذارد و از يادها رفت و حكومتهاى
بظاهر اسلامى آنها را فراموش كردند، و محور كارها را بر امتيازدهى و اشرافپرورى
نهادند. و بسيارى از عالمان فرق اسلامى يعنى آنان كه مىبايست خط اصلى اسلام ناب
محمدى را بخوبى تبيين كنند، و مردمان را از حقوق خويش آگاه سازند، و دولتمردان را
به معروف دعوت كنند و از منكر بازدارند، و انحرافها و ستمها را مانع گردند، در
برابر اين ناهنجاريها دم فرو بستند، يعنى آنانكه مىبايست به رسالت اصلى خويش كه
در سخن امام على «ع» آمده است: «... و ما اخذ اللّه على العلماء ان لا يقارّوا على
كظّة ظالم و لا سغب مظلوم ...[2]:
... خدا از عالمان پيمان گرفته است كه در برابر پرخورى ستمگران و
گرسنگى ستمديدگان آرام نگيرند ...»، عمل كنند، و حق ضعيفان را بگيرند، و اقويا را
سرجايشان بنشانند، و مساوات اسلامى را كه مايه حيات همه طبقات جامعه است برقرار
سازند. آرى بسيارى از عالمان، در برابر اين انحرافهاى اصولى در راه و كار اسلام و
امت اسلامى سكوت كردند، و در موارد بسيارى با نظامهاى فاسد و بيدادگر اشرافيگرى و
طبقاتى ساختند، و راه و روش غير اسلامى و نادرست آنان را ستودند، و حتى با تأويل