امام: اين كه من شما را پذيرفتهام، من شما را نپذيرفتهام. شما
آمدهايد اين جا و من نمىدانستم كه شما مىخواهيد بياييد اين جا و اين هم دليل بر
اين نيست كه اسلام مترقى است كه به مجرد اين كه شما آمديد اين جا اسلام مترقى است.
مترقى هم به اين معنى نيست كه بعضى زنها يا مردهاى ما خيال كردهاند، [بلكه] ترقى
به كمالات انسانى و نفسانى است.[1]
احترام به آداب و رسوم هزار ساله مسلمانها
محبت و علاقه حضرت امام به ائمه اطهار عليهم السلام از ويژگى خاصى
برخوردار بود.
روز تاسوعا آقاى اشراقى به نزد من آمدند و گفتند: امام فرمودهاند
شما آماده باشيد تا يك ساعت به ظهر كه بيرون مىآيند، شما روضه بخوانيد.
بعد امام پيغام دادند:
به فلانى بگوييد همان روضه را مىخواهم و همان روضه در اين جا بايد
خوانده شود. از اين جريان، من حس كردم كه اولًا علاقهاى كه امام به ائمه اطهار
عليهم السلام دارند، تابع شرايط نيست. ثانياً ايشان به محيط و كشور و آداب كشورى
كه براى آن مبارزه مىكنند و نيز به آداب و رسومى كه از متن اسلام است و بيش از
هزار سال مسلمانها با آنها زيستهاند، احترام مىگذارند و طالب همان آدابند ولو
اين كه در پاريس و در قلب سرزمين غرب باشند.
در آن روز، جمعيت، بسيار زياد بود. خبرنگاران زيادى براى تهيه گزارش
و خبر آمده بودند. ساعت يازده صبح، امام كه بسيار محزون بودند، تشريف آوردند.
من در خدمت ايشان نشستم. امام به من اشاره كردند كه روضه بخوانم و من
شروع كردم. براى كسانى كه از سراسر دنيا و از كشورهاى غرب به منظور ديدن امام آمده
بودند، اين جريان بسيار غير مترقبه بود.
[1] - صحيفه نور، ج 4، ص 259- 03/ 11/ 1357؛ مصاحبه
خبرنگاران زن اعزامى از روزنامه اطلاعات به پاريس