responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 61

ساعات روز و شب امام چنان تقسيم بندى شده بود كه ما بدون اين‌كه ايشان را ببينيم مى‌توانستيم بگوييم كه الان مشغول چه كارى هستند.[1]

نظمى عجيب‌

نظم در ترتيب زندگى امام در پاريس حتى روى برنامه و كار پليس‌هاى فرانسه هم اثر گذاشته بود. من از داخل پنجره اتاقى كه در منزل امام بود مى‌ديدم كه هنوز در منزل امام باز نشده آن‌ها از ماشين‌ها پياده مى‌شدند تا امام را بدرقه كنند.

پليس‌ها چند بار به برادرها گفته بودند ما اگر ساعتمان گاهى عقب و جلو باشد از روى تنظيم وقت امام‌براى نماز، ساعت صحيح را مى‌توانيم بفهميم و اين نظم براى آن‌ها خيلى عجيب بود.[2]

شب تولد حضرت مسيح در پاريس‌

شب تولد حضرت عيسى عليه السلام امام پيامى براى تمام مسيحيان جهان دادند كه خبرگزارى‌ها پخش كردند. در كنار اين پيام به ما دستور دادند هدايايى را كه برادران از ايران آورده‌اند و معمولًا گز و آجيل و شيرينى بود، بين اهالى نوفل لوشاتو تقسيم كنيم. ما اين كار را انجام داديم و در كنار هر بسته يك شاخه گل قرار داديم.

چند جا كه رفتيم احساس كرديم براى كسانى كه در غرب اثرى از اين عاطفه‌ها و محبت‌ها حتى در بين فرزندان و پدران خود سراغ ندارند، بسيار عجيب است كه شب ميلاد حضرت مسيح عليه السلام يك رهبر ايرانى كه غير مسيحى است، اينقدر به آن‌ها نزديك است و احساس محبّت مى‌كند. از جمله خانمى بود كه وقتى هديه امام را گرفت چنان هيجان زده شد كه قطرات اشك از چهره‌اش فرو ريخت.[3]


[1] - مرضيه حديده چى( دباغ): برداشت‌هايى از سيره امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 9

[2] - همان، ص 37

[3] - حجّت‌الاسلام على‌اكبر محتشمى: برداشت‌هايى از سيره امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 205- 204

نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست