حلالش باشد، رأس همه خطايا است[1]؛ چه خود حجاب بزرگ است و انسان را
ناچار به دنياى حرام مىكشد.
تو جوانى و با قدرت جوانى كه حق داده است مىتوانى اولين قدم انحراف
را قطع كنى و نگذارى به قدمهاى ديگر كشيده شوى كه هر قدمى، قدمهايى در پى دارد و
هر گناهى- گرچه كوچك- به گناهان بزرگ و بزرگتر انسان را مىكشد، به طورى كه گناهان
بسيار بزرگ در نظر انسان ناچيز آيد؛ بلكه گاهى اشخاص به ارتكاب بعض كبائر به
يكديگر فخر مىكنند و گاهى به واسطه شدّت ظلمات و حجابهاى دنيوى، مُنكَر به نظر
معروف؛ و معروف، منكَر مىگردد.[2]
«حبّ دنيا» اساس بدبختىها و هلاكتها
پسرم! آنچه مورد نكوهش و سرمايه و اساس شقاوتها و بدبختىها و
هلاكتها و رأس تمام خطاها و خطيئهها است حبّ دنيا است كه از حبّ نفس نشأت مىگيرد.
عالَمِ مُلْكْ[3] مورد نكوهش
نيست بلكه مظهر حق و مقام ربوبيّت او است و مهبط ملائكة اللّه و مسجد و تربيت گاه
انبيا و اولياء اللّه عليهم السلام است و عبادتگاه صلحا و محلّ جلوه حق بر قلوب
شيفتگان محبوب حقيقى [است]، و حبّ به آن اگر ناشى از حبّ به خدا باشد و به عنوان
جلوه او- جلّ و علا- باشد، مطلوب و موجب كمال است و اگر ناشى از حبّ به نفس باشد
رأس همه خطيئهها است.
پس دنياى مذموم در خود تو است، علاقهها و دلبستگىها به غيرِ صاحبْ
دل،
[1] - مضمون روايتى است از امام سجاد عليه السلام:« حب
الدنيا رأس كل خطيئة» و روايتى است از امامصادق عليه السلام:« رأس كل خطيئة حب
الدنيا»- اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب ذم الدنيا و الزهد فيها، حديث 11 و
باب حب الدنيا و الحرص عليها، حديث 1
[2] - وعده ديدار، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى
رحمه الله، نامه 26/ 4/ 1363