پسرم! اگر مىتوانى با تفكر و تلقين، نظر خود را نسبت به همه
موجودات، به ويژه انسانها نظر رحمت و محبت كن. مگر نه اين است كه كافّه موجودات از
جهات عديده كه به احصا در نيايد مورد رحمت پروردگار عالميان مىباشند.
مگر نه آنكه وجود حيات و تمام بركات و آثار آن از رحمتها و
موهبتهاى الهى است بر موجودات، و گفتهاند: «كُلُّ مَوْجُودٍ مَرْحُومٌ»[1].
مگر موجودى ممكن الوجود امكان دارد كه از خود، به نفسه، چيزى داشته
باشد يا موجودى مثل خود [كه] ممكن الوجود [است] به او چيزى داده باشد؟
در اين صورت رحمت رحمانيه است كه جهان شمول است. مگر خداوند كه رب
العالمين است و تربيت او جهان شمول است تربيتش جلوه رحمت نيست؟
مگر رحمت و تربيت بدون عنايت و الطاف جهان شمول مىشود؟
پس آنچه و آن كس كه مورد عنايات و الطاف و محبتهاى الهى است چرا
مورد محبت ما نباشد؟ و اگر نباشد اين نقصى نيست براى ما؟! و كوتاه بينى و كوتاه
نظرى نيست؟!
هان! من پير شدم و نتوانستم اين نقيصه و ساير نقيصههاى بىشمار را
از خود بزدايم. تو جوانى و به رحمت و ملكوت حق نزديكترى، سعى كن اين نقيصه را از
خود بزدايى.
خداوند تبارك [و تعالى] تو را و همه را و ما را توفيق آن دهد كه اين
حجاب را برداريم و آنچه مقتضاى فطرت اللّه است بيابيم.[2]
اولين قدم انحراف
پسرم! هيچگاه دنبال تحصيل دنيا، اگر چه حلال او باشد، مباش كه حب
دنيا، گرچه