responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 99

6- ديگر روز پرويز را خبر آوردند كه «دوش بهرام چوبين غلامى را فرو كشيد از آن خويشتن و بيست چوب بزد.» پرويز را خشم آمد و فرمود كه بهرام را حاضر كنند. چون بهرام بيامد بفرمود تا از سلاح‌خانه تيغى پانصد بياوردند. گفت «اى بهرام هرچه از اين تيغها بهتر است جدا كن.» بهرام همى گزيد. و بعد از آن گفت «آنچه خياره‌تر[1] است از اين گزيده‌ها بيرون كن.» پس بهرام از اين گزيده‌ها ده تيغ جدا كرد. پرويز گفت «از اين ده تيغ دو تيغ بهتر بگزين.» بگزيد. گفت «اكنون بفرماى تا اين دو تيغ را در يك نيام بسپارند.» بهرام گفت «يا ملك دو تيغ در يك نيام نيكو نيايد.» پرويز گفت «دو فرمان ده در يك شهر چون نيكو آيد[2]؟» 35 بهرام در وقت بجاى آورد و بدانست كه خطا كرده است، زمين را بوسه داد و عفو خواست. پرويز گفت «اگر نه‌آنستى كه ترا بر من حق خدمت است و بر كشيده خويش را نمى‌خواهم كه بيفكنم و الا از تو درنگذاشتمى. خداى عزّ و جلّ ما را بر زمين داور كرده است نه ترا. هركه را داورى باشد حال را بما بربايد داشت تا آنچه واجب كند اندر آن براستى بفرماييم و اگر بعد از اين از زيردستى و درم- خريده‌اى گناهى ديدار آيد نخست بايد كه معلوم ما گردانى تا آنچه واجب‌[3] كند[4] از تأديب ما بفرماييم تا هيچ كس را بناواجب رنجى نرسد. اين بار ترا عفو كرديم.»

*** بهرام‌]64 b[ چوبين كه سپاه‌سالار او بود با او اين خطاب رفت.


[1] - خيارترNP : نيكوترC

[2] - پرويز گفت دو فرمان ده در يك شهر چون نيكو آيدNPC -:R

[3] - اندر آن براستى ....... تا آنچه واجب‌N -:PCR

[4] - كندd :

باشيدP : ايدN -:CR

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست