responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 78

معروف كنند ايشان را بزنى؟» فرمود كه «جوالى بياوريد و او را در جوال كنيد و سر جوال محكم ببنديد.» همچنين كردند. پس بفرمود تا دو چوب گچ‌كوب بياوردند و گفت «يكى از اين سو بايستيد و يكى از آن سو و او را مى‌زنيد تا خرد شود.» در حال دو مرد گچ‌كوب درنهادند و چندانش بزدند تا خردش بكردند.

گفتند «يا امير المؤمنين همه استخوانش خرد گشت.» فرمود تا جوال را همچنان سربسته ببردند و در دجله انداختند.

23- پس مرا گفت «اى شيخ بدان كه هركه از خداى عزّ و جلّ نترسد از من هم نترسد و آن‌كه از خداى عزّ و جلّ بترسد خود كارى‌[1] نكند كه او را به دو جهان گرفتارى باشد. و اين مرد چون ناكردنى بكرد جزاى خويش يافت. پس از اين ترا فرمودم كه هركه بر كسى ستم كند و يا كسى را بناحق برنجاند يا بر شريعت استخفاف كند و ترا معلوم گردد بايد كه همچنين بى‌وقت بانگ نماز كنى تا من بشنوم و ترا بخوانم و احوال بپرسم و با آن كس همان كنم كه با اين سگ كردم اگر همه فرزند يا برادر من باشد.» و آنگه مرا صلتى فرمود و گسيل كرد.

و از اين احوال همه بزرگان و خواص خبر دارند و اين امير زر تو نه از حرمت من با تو داد بلكه از بيم آن جوال و گچ‌كوب و دجله بازداد، چه اگر تقصير كردى من در وقت بر مناره رفتمى و بانگ نماز كردمى و با او همان رفتى كه با آن ترك رفت.»

*** 24- و مانند اين حكايات بسيار است. اين قدر بدان ياد كردم تا خداوند عالم بداند كه هميشه خلفا و پادشاهان چگونه بوده‌اند و ميش را از گرگ چگونه نگاه داشته‌اند و گماشتگان را چگونه مالش داده‌اند و از جهت مفسدان چه احتياط كرده‌اند و دين اسلام را چه قوّتها داده‌اند و عزيز و گرامى داشته.


[1] - خودكارى‌MKB : چون كارى‌P : اين كارA -:C

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست