responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 63

فصل هفتم اندر بر رسيدن از حال عامل و قاضى و شحنه و رئيس و شرط سياست‌

1- بهر شهرى نگاه كنند تا آنجا كيست كه او را بر كار دين شفقتى است و از ايزد تعالى ترسان است و صاحب‌غرض نيست. او را بگويند كه «امانت اين شهر و ناحيت در گردن تو كرديم. آنچه ايزد تعالى از ما پرسد ما از تو پرسيم. بايد كه حال عامل و قاضى و شحنه و محتسب و رعايا و خرد و بزرگ مى‌دانى و مى‌پرسى و حقيقت آن معلوم ما گردانى و در سرّ و علانيت مى‌نمايى تا آنچه واجب آيد اندر آن مى‌فرماييم.» و اگر كسانى كه بدين صفت باشند امتناع كنند و اين امانت نپذيرند ايشان را الزام بايد كرد و باكراه ببايد فرمود.

حكايت‌

2- چنين گويند كه عبد اللّه بن طاهر اميرى عادل بوده است و گورش بنشاپور است و ما ديديم و زيارت كرديم و پيوسته مردمان آنجا مى‌باشند و حاجتها مى‌خواهند و خداى تعالى حاجتهاى ايشان روا مى‌كند[1]. و او هميشه‌


[1] - و ما ديديم و زيارت كرديم و پيوسته مردمان آنجا مى‌باشند و حاجتها مى‌خواهند و خداى تعالى حاجتهاى ايشان روا مى‌كندC : و ما ديديم و زيارتش كرديم پيوسته مردم آنجا روند و حاجتها خواهند و خداى عز و جل روا كرداندA : و زيارت كاهست و هركه بر سر كو روى حاجت خواهد بيابدP

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 63
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست