responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 167

*** 3- و كمال خرد مرد آن باشد كه خود خشم نگيرد، پس اگر گيرد بايد كه عقل او بر خشم چيره باشد نه خشم او بر عقل. و هركه را هواى نفس او بر خرد چيره باشد چون بشورد خشم او مر چشم خرد او را بپوشاند و همه آن كند و فرمايد كه از ديوانگان بوجود آيد و باز هركه را خرد او بر هواى نفس او غالب باشد بوقت خشم خرد او خواست نفس او را بشكند و همه آن كند و فرمايد كه بنزديك همه عاقلان پسنديده باشد و مردمان ندانند كه او در خشم شده است.

حكايت‌

4- روزى حسين بن على رضوان اللّه عليهما با قومى از صحابه و وجوهان عرب بر سر خوان نشسته بود و نان مى‌خورد و جبّه‌اى ديباى رومى گران‌مايه نو پوشيده بود و بركانى‌[1] 50 بغايت نيكو بر سر بسته. غلامى خواست كه كاسه‌اى خوردنين در پيش او بنهد و از بالاى سر او ايستاده بود.[2] قضا را كاسه از دست غلام رها شد و بر سر و دوش حسين بن على آمد و دستار و جبّه بيشتر از خوردنى آلوده شد. و بشريتى در حسين پديدار آمد و از طيره و خجالت رخسار او بر- افروخت. سر برآورد و در غلام نگريست. غلام چون چنان ديد بترسيد كه او را ادب فرمايد. گفت‌ «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ»]47 b[ [3] حسين رضى اللّه روى تازه كرد و گفت «اى غلام ترا آزاد كردم تا بيكبارگى از خشم و مالش من ايمن گردى.» همه حاضران را از آن حلم و بزرگوارى حسين در چنان حال عجب آمد و پسنديده داشتند.


[1] - دستارى‌C :؟؟؟ تركانى‌N : عمامه‌P

[2] -+ ازN

[3] -+ حكايت‌N

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست