نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 155
جهانى شدن بيش از حد تأكيد مىنمايد و از
ابعاد فكرى- فرهنگى و سياسى آن غفلت مىكنند. بدون ترديد، مدرنيته چيزى بيش از بعد
اقتصاد است و نمىتوان آن را به عرصه اقتصادى كاهش داد.
از منظر ليوتار، مهمترين ويژگى عصر پسامدرن را مىتوان در خصلت نفى
روايتهاى كلان در كل و به خصوص مخالفت با خصلت هژمونيك و كلان قرائت مدرن از
انسان و جهان دانست. از اينرو، بايد به خصلتهاى شالوده شكنانه پسامدرنيسم و مركز
زدايى نهفته در آن توجه كرد. پسامدرنيسم از اين جهت اصول مدرنيسم را به چالش
مىكشد.
هرچند مدرنيته تعبيرى سلبى و مبهم تلقى شده، مىتوان اصول اساسى آن
را در چهار آموزه اصلى انسان محورى (اومانيسم). سكولاريسم، عقلانيت حسابگر، و
آموزه پيشرفت مطرح كرد كه خود در بردارنده تجويز كلان در پيروى از الگوى غربى براى
پيشرفت و تكامل است. به بيان ديگر، پسامدرنيسم با خصلت شالوده شكنانه خود، سوژه
محورى را نفى مىكند و با نفى سوژه يا انسان محورى، ديگر اصول مدرنيسم نيز فرو
مىريزد (نك:
سولومون، 1378).
مهمترين نمود گفتمان جهانى شدن به مثابه يك وضعيت پسامدرن از جهت
فكرى- فرهنگى را مىتوان در مركزيت زدايى از هژمونى مدرنيسم غربى دانست. بر اين
اساس، مهمترين نمود پسامدرن جهانى شدن، پيدايش سياست هويت و امكان عرضه و ظهور
قرائتهاى ديگر در عرصه جهانى است. اين امر، از نفى روايت كلان برمىآيد. به تعبير
ليوتار، ما اينك در برههاى تاريخى زندگى مىكنيم كه ويژگى آن، فقدان ايمان به فرا
روايت مدرن پيشرفت عقل به سوى جامعهاى بهتر است) 1984 ,dratoyL (. با مركزيتزدايى از فرا روايت مدرن، زمينه
براى فرهنگها و روايتهاى ديگر فراهم مىشود. پسامدرنيسم از طريق نفى روايت كلان
مدرنيسم غربى و
نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 155