responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا    جلد : 1  صفحه : 154

برشمرده‌اند (سوئيزى و همكاران، 1380). يعنى وضعيت تثبيت يافته‌اى نبوده و سرانجام بشر امرى متفاوت خواهد بود. طبيعى است كه جهانى شدن به مثابه وضعيتى جديد از منظر اين انديش‌مندان، مى‌تواند ماهيتى متفاوت از جهانى شدن سرمايه‌دارى باشد و انسان‌ها با مبانى سوسياليستى، جامعه بهتر و مطلوب‌ترى خواهند داشت.

ب) جهانى شدن و قرائت‌هاى پسامدرن‌

فراتر از نظريه‌هاى مدرن، مى‌توان از گروه ديگرى از نظريات ياد نمود كه جهانى شدن را با پسامدرنيسم پيوند مى‌زنند. كيت‌نش معتقد است:

جهانى شدن با پسامدرنيته پيوند خورده و در رشته جامعه‌شناسى، در چارچوب چرخش پسامدرن تئوريزه گرديده است (نك: 1380: 96).

از نظر او نگرش‌هاى پسامدرن به جهانى شدن، از دو منظر ماركسيستى- اقتصادى و پسامدرنيسم فكرى- فرهنگى مطرح شده‌اند. در گروه نخست، ديدگاه‌هاى كسانى چون ديويد هاروى و اسكات‌لش و جان‌يورى است. هاروى در كتاب وضعيت پسامدرن (1989) بين جهانى شدن، پسامدرنيسم و اقتصاد پسافورديسم ارتباط برقرار مى‌كند. از نظر وى، چنين وضعيتى، پيرو و محصول فرعى مرحله جديدى از شيوه توليد سرمايه‌دارى است كه نه بر كالاهاى توليد شده، بلكه بر مصرف سريع نشانه‌ها و خدمات تكيه دارد.

در سرمايه‌دارى پسافوردى، سرمايه مالى به ضرر دولت و نيروى كار سازمان يافته اهميت و اولويت يافته است (نك: 1380: 85). لش و يورى نيز در سرمايه‌دارى پسامدرن به همراه اقتصاد پسافوردى، به سرمايه‌دارى غير سازمان يافته اين دوران توجه مى‌كنند و بر اولويت يافتن مقوله مصرف و صنايع خدماتى در اين دوره تأكيد دارند (همان).

نگرش‌هاى پسامدرن نئوماركسيستى در عرصه اقتصاد، بر بعد اقتصادى‌

نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست