نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 152
به گونهاى تفسير كردهاند كه نتيجه آن همان
مدرنيسم فربه شده است.
مدرنيسمى كه تاكنون نتوانسته بود آرمان پيشرفت خويش را كاملا به منصه
ظهور برساند، اينك در عصرى كه مملو از آگاهى و تكنولوژىهاى ارتباطى است، مىتواند
به خوبى و شايستگى آرمان خود را محقق سازد. برخى با تلقى جهانى شدن به مثابه
فرايند تكامل طبيعى رشد دانش بشرى، انسانها را در وضعيت جديدى مىپندارند كه
كاملا عقلانى عمل مىكنند و كاستىهاى زندگى گذشته را پس مىنهند. چنين ديدگاهى را
مىتوان در فوكوياما، هانتينگتون و در نهايت در گيدنز مشاهده كرد. اين نظريهپردازان
كه به مشرب ليبرال دموكراسى پاىبندند، با افول نظامهاى سوياليستى- كمونيست بلوك
شرق، معتقدند كه ليبرال دموكراسى مبناى زندگى بشر قرار خواهد گرفت. افراطىترين
ديدگاه در اين مجموعه از فوكوياما است كه با طرح ايده" پايان تاريخ"
فرهنگ دموكراسى دهههاى پنجاه و شصت امريكايى را در قرن بيستم نمونه بارز آن
دانسته، خواهان ترويج آن در عرصه جهانى شده است. چنين ديدگاهى را هانتيگتون هم به
صورتى ملايم مطرح كرده است.
آنتونى گيدنز نيز پيوندى عميق بين مدرنيته و جهانى شدن برقرار
مىكند. از ديدگاه وى، جهانى شدن از پيامدهاى مدرنيته يا به تعبير ديگر توسعه و
امتداد آن است) 284 :1990 ,sneddiG (. گيدنز چهار ركن مدرنيته را كه عبارتاند از
نظام سرمايهدارى، صنعتگرايى، نظارت و كنترل (به طور خاص كنترل سياسى دولت- ملت)
و قدرت نظامى را به چهار مقوله متجانس ديگر كه ابعاد جهانى شدن را تشكيل مىدهند،
مرتبط مىسازد. اين چهار بعد عبارتاند از اقتصاد سرمايهدارى جهانى، تقسيم كار
بينالمللى، سيستم دولت- ملت و نظم جهانى؛ نظامى كه در واقع نظر گيدنز را در خصوص
«مدرنيته بزرگ شده» يا جهانى شدن مدرنيته توضيح مىدهد) 245 :2001 ,sneddiG
(، به نقل از عاملى، 1382: ج 2، 285). رابرتسون نيز جهانى شدن را مدرنيته بزرگ
نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 152