نام کتاب : سلسله مباحث اسلام، سياست و حكومت نویسنده : مصباح يزدي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 86
در اجراى آن، اذن الهى رعايت شود در غير
اينصورت نوعى شرك است. و اين بدان معنا نيست كه مردم در اين جامعه نقشى ندارند،
نقش مردم در اين نظام از يك زاويه صددرصد است ولى بايد بين مشروعيت و مقبوليت يك
نظام تفاوت قائل شد.
در بينش غربى اصولا بعد از رنسانس در مباحث حقوقى و فلسفى و اجتماعى
جايى براى خدا و دين وجود ندارد. منظور از بينش غربى كل كسانى كه در غرب زندگى
مىكنند نيست بلكه نظام جارى مسلط پذيرفته شده است. وقتى مثلا در اعلاميه حقوق بشر
حقوقى براى انسانها تعيين مىكنند رابطه انسان با خدا در آن ملحوظ نيست، اگر آزادى
مذهب مطرح مىشود از اين جهت است كه انسانها به عنوان انتخاب خودشان حق دارند
مذهبى را انتخاب كنند، صحبت از اينكه حق است يا باطل، خدايى هست يا نيست، مطرح
نمىباشد. وقتى حقوق اجتماعى، چه حقوق اساسى يا مدنى و يا حقوق قضايى براى كسانى
مطرح مىشود هيچ جا صحبتى از ارتباط با خدا مطرح نيست، آيا خدا حقى بر انسان دارد
يا نه؟ انسان تكليفى در برابر خدا دارد يا ندارد؟ ابدا اينها مطرح نيست.
آنها نخواستند در مسائل خوقيشان جايى براى خدا منظور كنند اما اگر ما
مىخواهيم براساس اعتقادات خودمان نظام حقوقى كشورمان را براساس تعاليم اسلام و
حقوق الهى مبتنى كنيم آنها اجازه ندارند اين حق را از ما سلب كنند. ما به عنوان
مردم خداپرست، موحد و تابع اسلام معتقديم كه در مسائل حقوقى، قوانين اجتماعى،
مدنى، جزايى و سياسى همه جا خدا بايد ملحوظ باشد و در رأس تمام
نام کتاب : سلسله مباحث اسلام، سياست و حكومت نویسنده : مصباح يزدي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 86