نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 77
حوزههاى علميه شيعه، به كاوش علمى اشتغال
داشتهاند. مانند علامه طباطبائى، و چه كسانى كه درصدد اصلاح تفكر دينى بودهاند،
مانند شيخ محمد عبده.
علامه طباطبائى دراينباره مىنويسد:
دين، پيوسته در طول تاريخ، در جريان تكامل قرار داشته، تا آنجا كه
قوانين آن، همه زواياى زندگى بشر را فرا مىگيرد، و پس از وصول به اين مرحله نهايى
كمال، دين ختم مىشود. پس اگر دينى از اديان، «خاتم» و «جاودانه» باشد، بايد تمام
شئون زندگى و احتياجات بشر را دربر گيرد. خداوند در قرآن فرموده است: «ما كان محمد أبا أحد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم
النبيّين» و نيز فرموده است: «و نزلنا عليك الكتاب
تبيانا لكل شىء». همچنين فرموده: «و انه لكتاب عزيز لا
يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه».
ازاينرو، اسلام با قوانين هميشگى خود، براى زندگى انسان تا آخرين
مراحل كمال فردى و اجتماعى كافى است.
دراينباره، برخى مىگويند: «قوانين كلى، چون براى اصلاح شئون زندگى
بشر است، لذا بايد با تغيير و تحول جامعه، اين قوانين نيز تغيير يافته و متكامل
شود. و روشن است كه فاصله تغييرات و دگرگونىهاى زندگى از زمان نزول قرآن تا زمان
ما به مراتب بيشتر از تغييرات زندگى زمان حضرت عيسى تا پيامبر اسلام، و يا از
زمان حضرت موسى تا عصر حضرت عيسى است. لذا با توجه به اين دگرگونىهاى سريع و
وسيع، بايد شريعت اسلامى نيز دگرگون شده و جاى خود را به قوانينى كه قابل انطباق
با مقتضيات زمان حاضر باشد، بدهد.»
ولى پاسخ اين سخن اين است كه: همانگونه كه قبلا توضيح دادهايم، دين
در قوانين و مقررات خود، تنها پيشرفتهاى مادّى و طبيعى انسان را موردنظر قرار
نداده، بلكه او حقيقت هستى انسان و همه ابعاد روحى و جسمى او را مبناى قوانين خود
قرار داده و سعادت مادى و معنوى بشر را خواسته است. اگر انسان، تنها موجودى مادّى
بود، و اگر رشد و ترقى انسان به پيشرفت در صنعت و تكنولوژى، منحصر مىشد، و اگر
جامعه انسانى، تنها آرمانهاى مادّى داشت، جايى براى قوانين ثابت و جاودانه نبود؛
ولى قوانين اسلامى، با درنظر گرفتن نيازهاى مادى و معنوى بشر، قوانين خود را چنان
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 77