نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 640
عناوين ثانويه مىدانند.
2. تصرف در اموال شخصى كه از اداى حقوق مالى و تعهدات خود امتناع
مىورزد؛ از قبيل شوهرى كه بىجهت از پرداخت نفقه زوجه خود سرباز مىزند.
فتواى فقها در اينباره چنين است:
همسرى كه نفقه زوجه را نمىدهد، حاكم او را به پرداخت آن، الزام
مىكند. و اگر امتناع كند، زندانىاش مىنمايد تا اموالش را شناسايى كند. و اگر به
اموال او دسترسى دارد، به ميزان نفقه زوجه، از آن برمىدارد و نيازى به رضايت او
نيست. و اگر اموال غير منقولى يا كالا و جنس دارد، حاكم آنرا مىفروشد و از پول
آن، حق نفقه زوجه را مىپردازد.[1] 3- تصرف
در اموال اشخاصى كه به علت نقصان عقل يا كم بودن سن و يا ورشكستگى، محجور بوده و
خودشان حق تصرف در اموال خود را ندارند.
4- تصرف در اموال شخصى افراد، در مصالح مهم و الزامى، از قبيل دفاع
از كشور؛ مثلا علامه شيخ جعفر كاشف الغطاء، در زمان جنگهاى ايران و روس، براى
پادشاه وقت، فتحعلى شاه، اين اجازه را صادر نمود:
اذن مىدهم كه آنچه براى هزينه جنگ و سركوبى اهل كفر و طغيان نياز
دارد، از خراج و درآمد زمينهاى مفتوح العنوه و نظير آن، و نيز زكات طلا، نقره،
گندم، خرما، كشمش، شتر، و گاو و گوسفند بگيرد و اگر اينها كافى نباشد و راه ديگرى
براى تأمين هزينه جنگ نباشد، مجاز است از اموال مردم سرحدات و مرزنشينان بگيرد تا
از جان و ناموس آنها دفاع كند، و اگز باز هم هزينه جنگ تأمين نشد، مجاز است كه از
اموال ديگران نيز بگيرد و بر هر مسلمانى اطاعت از امر سلطان لازم است.[2]