responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 63

اين گونه قضاوت‌ها دور از واقعيت نيست كه برخى گفته‌اند:

حضرت عيسى درباره دولت و وظايف آن، خاموش است و فقط مى‌گويد كه خدا امپراتورى روم را به وجود آورده است، و بنابراين، وجود امپراتورى روح حق است.[1] حضرت عيسى درباره جامعه، نظرى نياورده، و خود دربند ساختن اجتماع يا فرقه‌اى نبوده است.[2]

د) نفى حقوق اجتماعى‌

در آثار بسيارى از ارباب كليسا، يك نوع تلازم بين اعتقادات دينى و مشروعيّت هر نوع حكومت وجود دارد كه نتيجه اين تلازم، از يك سو تأييد حكومت‌هاى استبدادى، و از سوى ديگر، نفى حقوق مردم در نظام اجتماعى و حاكميت ملّى مى‌باشد.

به «پولس» نسبت داده شده است كه او وضع موجود در روم و دولت قاهرش را با اين سخن كه «مجرى اراده خدا است» تأييد مى‌كرد، و به نظر او هركس بايد از قدرت بالاتر از خود فرمان برد؛ زيرا هيچ قدرتى نيست كه از آن خدا نباشد و همه قدرت‌ها از ناحيه حق‌تعالى، مقرر گرديده است. ازاين‌رو، بر حكومت، مالكيت و طبقات اجتماعى ايرادى نيست و مسيحى بايد از اعتراض و انقلاب روى برگرداند.[3] براساس اين نظر، كه قرن‌ها در مسيحيّت رواج داشته است، حكومت افراد و اشخاص، به مشيت الهى است و مردم حقى در حكومت ندارند و بايد تسليم خواسته‌هاى دولت‌ها باشند، نمى‌توانند حكمران را مورد بازخواست قرار داده و يا وظيفه‌اى براى او تعيين كنند، حاكم در برابر مردم مسئوليتى ندارد و پاسخ‌گوى اعمال خود در برابر ملت نيست و تنها در برابر حق تعالى مسئول است:

در اروپا استبداد سياسى و اين‌كه اساسا آزادى از آن دولت است نه مال افراد، با مسئله خدا توأم بوده است.


[1] - بارنز وبكر: تاريخ انديشه اجتماعى، ص 277.

[2] - همان، ص 278.

[3] - ر. ك: همان، ص 282.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 63
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست