نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 627
3- اسلام آيينى جهانى و هميشگى است كه در
آن، نكتههاى فراوانى در زمينه مسائل اجتماعى وجود دارد و اين مقررات و دستور
العملها نيازمند سرپرستى و ولايت است.
ازاينرو، نمىتوان باور داشت كه چنين دينى، از بيان مسئله ولايت
سرباز زند. علاوه بر آن، اسلام حتى بر امور واضح زندگى، مانند خوردن و آشاميدن،
عنايت داشته و حتى كارهاى غير معتنابهى كه به صورت طبيعى انجام مىگيرد را تشريح
نموده و صدها حكم براى آن بيان نموده است، بر اين اساس، مگر امكان دارد اين دين در
مسئله ولايت، كه روح حياتبخش جامعه است، لب فرو بندد؟
4- آيات زيادى در قرآن كريم، اين مطلب را تثبيت مىكند؛ مانند «النبى اولى بالمؤمنين من انفسهم».[1] در نتيجه، ولايت از مواد شريعت
است كه بايد مانند ساير موارد مشروع دينى، براى هميشه در جامعه اسلامى زنده باشد.[2] امام خمينى، در اين بحث، بر دو
مبناى عقلى و نقلى، مسئله را مطرح نمودهاند و علاوه بر استناد به روايات متعددى
كه جايگاه ولايت را از ديد شرع تبيين مىكند، بر اين نكات تأكيد نمودهاند:
1- قوانين اجتماعى اسلام، همچون احكام عبادى، نسخناپذير و جاودانه
است و اجراى اين احكام، بدون ولايت، غير ممكن بوده و به هرجومرج مىانجامد.
2- حفظ نظام از واجبات مهم اسلامى، و اختلال امور مسلمانان در نزد
شرع مبغوض و محكوم است، و بدون ولايت، نه آن واجب اقامه مىشود و نه از اين منكر
مىتوان جلوگيرى كرد.
3- حراست از مرزهاى اسلامى، در برابر تهاجمات و حفظ سرزمين اسلامى در
برابر تجاوزكاران، به حكم عقل و شرع، واجب است، و بدون ولايت، اين كار عملى نيست.[3]