نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 623
و با وضوح و تفصيل تمامتر، ابعاد گوناگون
موضوع را تبيين نمودند.[1] از آن
پس، هر چند نظريه امام خمينى، دراينباره، آفتابى گرديد و جايى براى اظهار نظرها و
تفسيرهاى متناقض باقى نماند، ولى تلاشهاى فراوانى براى مشوّه جلوه دادن آن صورت
گرفت و در اين راستا شايعات فراوانى رواج يافت. ازاينرو، در همان نامه به شوراى
نگهبان، حضتر امام متذكر شدند:
حضرات آقايان محترم به شايعاتى كه از طرف استفادهجويان بىبندوبار و
يا مخالفان با نظام جمهورى اسلامى، پخش مىشود، اعتنايى نكنند.
همچنين در برابر ماجراجويانى كه مواضع ايشان را تضعيف شوراى نگهبان
قلمداد مىكردند، فرمودند:
نهاد شوراى نگهبان به هيچ وجه تضعيف نشده است.[2]
ولى به هر حال، شواهد و قراينى وجود دارد كه نشان مىدهد حضرت امام، به تبيين همه
جانبه نظر خود نپرداختند و با توجه به عكسالعملهاى ناروايى كه در جامعه وجود
داشت و برخوردهاى ناصوابى كه به خصوص از سوى هم كسوتان خويش مىديدند، مصلحت را در
سكوت و يا بسنده كردن به حداقل اظهار نظر، مىدانستند.
ايشان قبلا نيز در نامهاى به شوراى نگهبان، پس از ارائه راهحلى،
فرموده بودند:
اگر جرأت بود، مطلبى بود كه آسانتر بود.[3]
چه اينكه در نامه به رئيس جمهور هم، پس از بيان اختيارات حكومت، فرمودند:
بالاتر از آن هم مسائلى است.[4]
بدون شك، اگر در جامعه علمى كشور و به خصوص دانشآموختگان حوزهاى، اشتياقى براى
پى بردن به ابعاد ديگر ديدگاه حضرت امام وجود داشت، و سعه صدرى در شنيدن آن ابراز
مىگرديد، نكات ديگرى نيز دراينبار از زبان حضرت امام شنيده مىشد.