نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 548
در «جواهر الكلام»، در بحث زكات آمده است:
ولايت حاكم، اختصاص به محدوده احكام شرعيه نداشته و شامل موضوعات نيز
مىشود و بر اين مطلب، از كلمات فقها مىتوان تحصيل اجماع نمود؛ زيرا اصحاب،
پيوسته ولايت فقيه را در موارد فراوان ذكر مىكنند ....[1]
و در كتاب صوم چنين آورده است:
تشكيك در اعتبار نفوذ حكم حاكم، در غير مخاصمه، ترديد در مسئلهاى
است كه مىتوان بر آن، تحصيل اجماع كرد، به خصوص در مثل رؤيت هلال و امثال آن، از
موضوعات اجتماعى فراگير؛ زيرا روشن است كه در اين موارد، به حكّام بايد مراجعه كرد
و هركس در شريعت و سياست آن، خبرويّت داشته باشد و به كلمات اصحاب در موارد مختلف
آگاه باشد، اين مطلب را در مىيابد.[2]
وى در بحث خمس مىگويد:
اختصاص داده ولايت فقيه به افتا و قضاوت، با آنچه كه فقها در ابواب
ديگر ذكر كردهاند، و بلكه با آنچه كه ضرورى مذهب است، منافات دارد.[3] وى در بحث حدود نيز، نيابت عامه
را ضرورى مذهب دانسته است.[4] اين گونه
تأكيدها كه در قلم بزرگترين شخصيتهاى فقهى شيعه ديده مىشود، حكايت از ريشههاى
طولانى و عميق مسئله ولايت فقيه، آن هم در مفهوم عام و گسترده آن در فقه شيعه
دارد. ازاينرو، نوپيدا خواندن اين مسئله، از كمال غفلت و كم اطلاعى گوينده آن
نشانه دارد.
ما در اينجا، بدون آن كه درصدد اثبات اجماع به عنوان يك دليل تعبدى
مستقل، و نيز استناد به آن، در جهت اثبات نيابت عامه باشيم، تنها در مقام توضيح
اين نكتهايم كه در نزد بسيارى از فقهاى متتبع، عموم نيابت، اصلى مورد اتفاقنظر و
حتى مسلّم