نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 504
به مردم سپرده شود» از هيچ انسان خردمندى
صادر مىشود؟ آيا در هيچ كشورى، تنظيم روابط اقتصادى با دول ديگر، به ميل و خواست
تاجران و سرمايه به دستان واگذار مىگردد؟ و آيا رسانههاى گروهى و يا فعاليتهاى
هنرى و ورزشى، به صورت بدون ضابطه و قانون و به شكل فراتر از نظارت و كنترل،
مىتواند در جامعه وجود داشته باشد؟
ترديدى نيست كه شئون حكومت، بهويژه در دوران معاصر، گسترش عجيبى
پيدا كرده است، به گونهاى كه حتى در آزادترين كشورها و سيستمهاى حكومتى نيز
اينگونه دخالتها در جهت تأمين مصالح مورد نظرشان، ضرورى تلقى مىگردد.
طبيعتا در يك جامعه آرمانى و حكومت مبتنى بر مكتب، حساسيت بيشترى در
جهت تأمين آرمانها و سلامت فعاليتهاى اجتماعى وجود دارد.
در فقه اسلامى، سرپرستى اينگونه امور مهم، كه از حوزه اختيار هريك
از افراد جامعه، خارج است و در شعاع اختيار زمامداران قرار دارد، «ولايت» ناميده
مىشود.
محقق پرتوان، محمد حسين اصفهانى، ولايت را چنين تفسير مىكند:
بر عهدهدارى امور مهم و مسائل اساسى است كه به حفظ نظام زندگى دنيوى
و اخروى مردم مربوط بوده، و در حوزه اختيارات رئيس هر قوم قرار دارد؛ چه اينكه
مقتضاى مسئوليت داشتن زمامدار در قبال ملت، همين است.[1]
همچنين باتوجه به اينكه امامان معصوم عليهم السّلام براى انجام دادن اين امور،
تعيين شدند، «او لو الامر» نام گرفتهاند. شيخ انصارى دراينباره مىگويد:
«او لو الامر» عنوان فردى است كه در امور اجتماعى مردم و كارهاى
مختلف جامعه بايد به او مراجعه كرد، همان كارهايى كه در شرع بر عهده شخص خاصى قرار
نگرفته است.[2] در زبان
فقه، گاه از اين امور لازم و نيازهاى ضرورى، به «امور حسبيّه» تعبير مىشود