responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 402

داراى رئيس قاهرى باشند كه جلوى كارهاى نارواى آنان را گرفته و مانع آن‌ها شود، بدون ترديد، مردم بيش‌تر از اين امور پرهيز مى‌كنند. و اگر چنين رئيس قاهرى نباشد، به عكس، كم‌تر از زشتى‌ها پرهيز مى‌كنند. و لطف از قبيل قدرت دادن به انسان و از بين بردن مفاسد است، و چون اين دو بر خداوند حكيم، لازم است، امامت نيز بر او واجب است.[1] اين تقرير امام فخر، كه آن‌را به شيعه نسبت داده است، بدون نقد و اعتراض، مورد قبول و تأييد محقق طوسى قرار گرفته است.

نويسنده مزبور، خود از شيخ الطايفه، فقيه و متكلم بزرگ شيعه در قرن پنجم نقل مى‌كند كه وجوب امامت را به طريق عقلى لطف، اين گونه اثبات مى‌كند:

در حقيقت، آن‌چه كه قانون لطف اقتضا مى‌كند، تصرّف امام، امر و نهى و تأديب او است كه با تحقق آن، عوامل فساد ريشه‌كن خواهد شد.[2] اين نقل‌قول نيز برخلاف برداشت نويسنده، نمايانگر آن است كه امام فردى است كه در مقام تصرف، فرمان صادر مى‌كند و به امر و نهى و تأديب مى‌پردازد، و با اين اقدامات از سوى او، فساد ريشه‌كن مى‌شود، پس چگونه مى‌توان امام را فقط مسندنشين تعليم احكام خداوند و ارشاد به اخلاق دانست و نتيجه گرفت كه با تعليم و ارشاد، فساد از بين مى‌رود؟!

3- نبوت و امامت، براساس قاعدة لطف، به شكل يك‌سانى تحليل نمى‌شود، و از نظر متكلمان اسلامى، اين دو منصب، نقش و تأثير يگانه‌اى ندارند؛ ولى اين نكته آشكار بر نويسنده مخفى مانده است.

توضيح آن كه: نبوت و امامت، دو مصداق قاعده لطفند. نبوت لطف است از جهت نياز به جامعه انسانى به «قانون و شريعت»، و امامت لطف است از جهت نياز اجتماع بشر به «مدير و زمامدار». ازاين‌رو، كلام اسلامى، نبوت و امامت را دو منصب‌


[1] - محقق طوسى، تلخيص المحصل، ص 418.

[2] - شيخ طوسى، الاقتصاد، ص 185.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست