نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 364
اگر بخواهيم از ديد تاريخى، قضاوت كنيم،
چارهاى نداريم جز آن كه بگوييم:
«خاستگاه دولت در غبار ابهام پوشيده مانده است.».[1]
به هر حال، نظريه خاستگاه الهى، زور، پدسالارى و مادرسالارى، و قرارداد اجتماعى،
از معروفترين تفسيرهايى است كه عرضه شده است. البته برخى از جامعهشناسان هم به
طور كلى تفكيك جامعه به دو بخش فرمانروا و فرمانبردار را از نظر تاريخى رد
كردهاند و جامعه اوليه بشرى را يكپارچه دانستهاند.
ب) ديدگاه حقوقى
از اين ديدگاه بايد بررسى كرد كه دولت چگونه بايد شكل گرفته و به چه
منشأ و منبعى بايد استناد داشته باشد؟
از اين بعد، مسئله جنبه توصيفى نداشته و براساس مبانى فكرى گوناگون،
و در مكتبهاى سياسى مختلف، پاسخهاى متفاوت پيدا مىكند.
از سوى ديگر، اين مسئله با موضوع مهم «مشروعيت حكومتها» پيوند
مىخورد. ديدگاه ماكس وبر[2] درباره
اقسام سهگانه مشروعيت، كه انواع مختلف اقتدار (عقلايى، سنتى و فرهمندى) را مشخص
مىكند، از مباحث قابل توجه در اين باب است كه بايد به شكل مستقل و جداگانه مورد
بررسى قرار گيرد.
[1] - عبد الرحمن عالم، بنيادهاى علم سياست، ص 163؛ ر.
ك: ر. م، مك آيور، جامعه و حكومت، ترجمه ابراهيم على كنى، بخش اول، پيدايش حكومت.