responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 279

سعادة اذ كان هو السبب فى ان يسعد اهل المدينة.[1]

ماركس و خصلت‌هاى طبقاتى رهبر

در مكتب ماركس، ويژگى‌هاى پيشتازان و پيشاهنگان، باتوجه به پايگاه طبقاتى آن‌ها مشخص مى‌گردد. مجموع آثار ماركس نشان مى‌دهد كسى كه برگزيده و پيشتاز طبقه به حساب مى‌آيد، داراى اين امتيازات است:

الف- نماينده هر طبقه، متعلق بدان طبقه و از درون همان طبقه برخاسته است.

ب- نماينده مجموع طبقه است.

ج- برگزيدگان يك طبقه، فعال‌ترين بخش اين طبقه براى رهبرى است.

د- در اثر جاذبه اخلاقى يا نفوذ كلام، و يا موقعيت خود، بر تمام طبقه تأثير گذارده و بر آن مسلط است.[2] ماركس درصدد بود كه با شرط كردن «تعلق طبقاتى رهبران» و پيوند گسترده آنان با مجموعه طبقه، از فاصله گرفتن رهبران جامعه از توده مردم، جلوگيرى كند. او حتى مى‌گفت: نمايندگان طبقاتى، هر لحظه بايد قابل عزل باشند تا چنين مصيبتى اتفاق نيفتد.

«معيار طبقاتى» كه ماركسيسم براى شناخت مدعيان رهبرى، از رهبران حقيقى ارائه مى‌كند، بر مبانى و اصول فراوانى مبتنى است، اصولى از اين قبيل:

- هر ايدئولوژى كه در هرجامعه طبقاتى ظهور كند، ضرورتا رنگ طبقه خاصى دارد.

- تنها طبقه استثمار شده، آمادگى روشنفكرى و اصلاح‌طلبى دارد.

- رهبر فراتر از خواسته‌هاى طبقه خود، چيزى ارائه نمى‌كند.[3]


[1] - فارابى، فصول منتزعه، ص 45- 47.

[2] - انور خامه‌اى، تجديدنظرطلبى از ماركس تا مائو، ص 338.

[3] - ر. ك: بحث‌هاى استاد مطهرى در كتاب جامعه و تاريخ، تحت عنوان« مبانى و نتايج نظريه ماديت تاريخ».

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست