نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 278
فارابى و فضايل انسانى رهبر
در نقطه مقابل، فارابى و همفكرانش ابتدا باتوجه به مبانى اعتقادى و
جهانبينى خود، ايده مدينه فاضله را مطرح مىسازند، و براى تبيين آن، به تعريف
فضيلت انسان و اوج كمال انسانى مىپردازند و براساس غايتى كه از جامعه آرمانى
خويش، مشخص مىنمايند (يعنى همكارى و تعاون براى دستيابى به آخرين مرتبه سعادت)
مسير چنين جامعهاى و جهتگيرى آنرا از «يسار» (زندگى راحت و بدون دغدغه) و تمتّع
(لذت و كيف) به آن غايت، هدايت مىكنند.
فارابى تصريح مىكند كه در جامعهاى كه مردم به منظور رسيدن به راحتى
يا لذت، حريم يكديگر را نگه مىدارند، مزاحم هم نمىشوند، دست به تعدّى و تجاوز
نمىزنند، و خلاصه به شكل قانونمند و نظاميافته عمل مىكنند، از حقيقت فضيلت خبرى
نيست، و آنچه كه در چنين جامعهاى خود را نشان مىدهد، تنها شبه و نمودى از حق
است و نه خود آن.
از نظر فارابى، در جامعهاى كه به عدالت، حيا، راستى و ديگر فضايل،
بهعنوان ابزار زندگى راحتتر نگريسته مىشود، و راحتى، لذت، ثروت، جاه و قدرت،
بهعنوان بالاترين آرمان بشرى قلمداد شده، و تعيين كننده ملاك ارزشها باشد، در
حقيقت فضيلتى وجود ندارد. او با اين ديد نسبت به حيات انسان و فلسفه زندگى بشر،
«ملك حقيقى» را كسى مىداند كه:
«غرض و هدفش از رهبرى و مديريت جامعه، رساندن خود و ديگر شهروندان به
سعادت حقيقى باشد». نتيجه طبيعى چنين برداشتى از فلسفه رهبرى و جايگاه آن، اين است
كه صفات خاصى براى رهبرى لازم است. رهبر بالضروره بايد در ميدان فضايل، از همه
پيشى گرفته، و در آراستگى به كمالات، از ديگران مقدّم باشد تا بتواند ديگران را
نيز به سعادت برساند.
الملك فى الحقيقة هو الذى غرضه و مقصوده من صناعته التى يدبّر بها
المدن، ان يفيد نفسه و سائر اهل المدينة السعادة الحقيقية ... و يلزم ضرورة ان
يكون ملك المدينة الفاضلة اكملهم
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 278