نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 275
در پاسدارى از دين، جهاد با دشمن، اقامه
حدود و تدبير جامعه انجام دهد.[1] ديگر
متفكران اسلامى نيز برخوردارى از اين صفات را- كه لازمه رهبرى است- مسلّم
دانستهاند.[2] بر اين
اساس مىتوان گفت كه دانشمندان مسلمان، در بررسى شرايط رهبرى بر طبق داورى صريح و
روشن عقلانى، و باتوجه به نكاتى كه در متون دينى وجود دارد، از نقش «مديريت و
كاردانى» و ضرورت و جايگاه آن در رهبرى، غفلت نداشته و در كنار شرايط ديگر، بدان
تصريح نمودهاند. ازاينرو، در رهبرى جامعه اسلامى، همه ويژگىهاى عام رهبرى بايد
در نظر گرفته شود و اعتنا به شرايط ديگر، نبايد به ناديده گرفتن و يا بىاهميت
تلقى كردن اين شرايط بينجامد.
شرايط رهبرى مكتبى
مكتبهاى سياسى، نگرش يكسانى نسبت به جايگاه رهبر و وظايف آن در
نظام اجتماعى ندارند. ازاينرو، هركدام علاوه بر شرايط عامى كه مورد قبول همه است،
شرايط ويژهاى را نيز براى رهبرى لازم مىدانند. اين شرايط ويژه كه در هر آيين
فكرى، شكل خاصى به خود مىگيرد، تابعى از بينش مكتب نسبت به مسائل زير است:
الف- جهانبينى مكتب، و غايتى كه براى زندگى انسان در نظر دارد.
د- تكاليف و وظايفى كه در جامعه، بر عهده رهبر قرار مىدهد.
ه- برنامه و شيوههايى كه به رهبرى ارائه مىكند.
روشن است كه پاسخهاى متنوع به چنين مسائلى، تا چه اندازه در تعيين
مشخصات فردى كه شايسته رهبرى است، مؤثر است. در اينجا ابتدا به چند نمونه از اين
پاسخها،