نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 260
امروزه بررسى و تحليل ابعاد گوناگون مسئله
رهبرى، تنها در علوم سياسى نمىگنجد، بلكه علوم و دانشهاى ديگر نيز به آن
مىپردازند؛ مثلا جامعهشناسان، در مباحث گوناگون، از قبيل: گروههاى اجتماعى،
قدرت اجتماعى و جنبشهاى اجتماعى، به تناسب از رهبرى و نقش آن، سخن مىگويند.[1] همچنين روانشناسان وقتى اثرات
اجتماعى در فرايندهاى روانى را مورد مطالعه قرار مىدهند، و به تحليل رفتارهاى
اجتماعى مىپردازند، به سراغ مسئله رهبرى و نقش آن مىآيند.
روشن است كه در اينجا به بررسى آن مباحث نمىتوان پرداخت؛ ولى در
مدخل شناخت ويژگىها و صفات رهبرى، اشاره به برخى از آن نكات مفيد است:
الف) نمود رهبرى
مديريت اجرايى يك گروه يا تشكيلات، با رهبرى آن، فرق دارد.
جامعهشناسان از نقش اوّل به عنوان رهبرى اجرايى، و از نقش دوم، به عنوان رهبرى
فرهمند، تعبير مىكنند.
در يك جنبش اجتماعى، رهبرى فرهمند، تودههاى مردم را در حمايت از
آرمانها و اهداف جنبش بسيج مىكند، و كاركر عمده آن، ايجاد شوق و اشتياق،
برانگيختن هيجان پيروان و ترغيب آنها به وحدت است؛ ولى نقش رهبر اجرايى با آن
بسيار تفاوت دارد. رهبر اجرايى، به امرورى از قبيل: سازماندهى نيروها و تقسيم كار
معطوف مىباشد. در جنبش استقلال هند، از مهاتما گاندى به نام فرهمند، و از جواهر
لعل نهرو به نام رهبر اجرايى، ياد مىشود.[2]
از ديدگاه جامعهشناسى، تأثير رهبرى لايق، در يك جنبش اجتماعى به گونهاى است كه:
هيچ جنبش اجتماعى بدون رهبرى لايق، به موفقيت نائل نمىشود، نوع
ايدئولوژى