نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 123
سياست بهره گرفتهاند تا بدين وسيله، هم خود
را از قوانين و برنامههاى دينى كه با روش مستبدانه خود در تضاد مىبينند، رها
سازند و هم مانع دخالت عالمان دين، در كار سياست و دولت شوند تا مزاحمى براى
كارشان وجود نداشته باشد. ناصر الدين شاه قاجار، در يكى از فرمانهاى خود
مىنويسد:
وظيفه و تكليف مجتهدين و علماى دينى اين است كه موعظه نمايند، نماز
بخوانند، درس بگويند، مباحثه علمى نمايند، مرافعه شرعيه نمايند، سبب ربط خلق با
خدا باشند، نه اينكه مداخله در كار حكومتى نمايند و حكم بدهند و بخواهند حكم را
خودشان اجرا كنند.[1] عالمان
آزادانديش و مبارزى كه در قرن اخير در جبهه مبارزه با استبداد فرياد كشيدهاند،
پيوسته با اين اعتراض جبّاران مواجه بودهاند كه شأن قدس و تقواى شما برتر از
دخالت در سياست است؛ مثلا يكى از چكمهپوشان صاحب منصب رضا خان، در بازداشت؛ به
آيت الله كاشانى مىگويد: «شما چرا در سياست دخالت مىكنيد؟
سياست شأن شما نيست»[2] و در
هنگامى كه رهبر فقيد انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى، در برابر رژيم طاغوت قيام
نمود، رئيس سازمان امنيّت پس از دوران زندان، به امام گفت: «سياست. پدرسوختگى است،
اين را شما بگذاريد براى ما» و حضرت امام در پاسخ فرمودند: «سياست به اين معنى كه
شما مىگوييد، مال شماست».[3]
ب) استعمار خارجى
آغاز جنبش بيدارى مسلمانان و پيدايش نهضتهاى رهايىبخش در كشورهاى
[1] - هما ناطق و فريدون آدميّت، افكار اجتماعى و سياسى
در آثار منتشر نشده دوره قاجار، ص 183.
[2] - امام خمينى: مرحوم آقاى كاشانى را كه تبعيد كرده
بودند به خرمآباد و در قلعه فلك الافلاك محبوس بود، مرحوم حاج آقا روح الله(
كمالوند) خرمآبادى گفتند كه من از رئيس ارتش آنجا خواهش كردم كه من را ببرد خدمت
مرحوم آقاى كاشانى، قبول كرد و ما را بردند آنجا، ان شخص شروع كرد صحبت كردن و رو
كرد به آقاى كاشانى كه شما چرا خودتان را به زحمت انداختيد، چرا در سياست دخالت
مىكنيد؟ سياست شأن شما نيست. آقاى كاشانى فرمودند: تو خيلى خرى، اگر من دخالت در
سياست نكنم كى دخالت بكند؟!