نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 174
زمان غيبت صغراى امام زمان (عليهالسلام) (كه هر چهار نفر آنان
از فقها و علماى دين بودند) گواه روشنى بر اين مطلب است و خلاصه اين مسأله براى
شيعه موضوع تازهاى نبود. ثانيا، اگر منظور اسحاق بن يعقوب از حوادث واقعه، احكام
شرعى بود قاعدتا بايد تعبيراتى نظير اين كه «وظيفه ما در مورد حلال و حرام چيست؟»
و يا «در مورد احكام الله چه تكليفى داريم؟» و مانند آنها را به كار مىبرد كه
تعبير شايع و رايجى بوده و در ساير روايات هم بسيار به كار رفته است. به هر حال،
تعبير «حوادث واقعه» در مورد احكام شرعى به هيچ وجه معمول و متداول نبوده است.
ثالثا، اصولًا دلالت الفاظ تابع وضع آنها است و كلمه «حوادث واقعه» به هيچ وجه از
نظر لغت و دلالت وضعى به معناى احكام شرعى نيست؛ بلكه معناى بسيار وسيعترى دارد
كه حتما شامل مسايل، مشكلات و رخدادهاى اجتماعى نيز مىشود. بنابراين، سؤال اسحاق
بن يعقوب از محضر حضرت ولىعصر (عليهالسلام) در واقع اين است كه در مورد مسايل و
مشكلات اجتماعى جامعه اسلامى كه در زمان غيبت شما پيش مىآيد وظيفه ما چيست و به
چه مرجعى بايد مراجعه كنيم؟ و آن حضرت در جواب مرقوم فرمودهاند كه در اين مورد به
«راويان حديث ما» مراجعه كنيد. اكنون ببينيم مراد از «راويان حديث» چه كسانى
هستند.
ممكن است كسى بگويد: منظور از «راويان حديث» هر كسى است كه مثلًا
كتاب اصول كافى، وسائل الشيعه يا هر كتاب روايى ديگر را بردارد و احاديث و روايات
آن را براى مردم بخواند و نقل كند. اما با اندكى دقت و توجه معلوم مىگردد كه اين
تصور درست نيست. كسى كه در زمان ما مىخواهد از قول پيامبر (صلى الله عليه و آله)
يا امام صادق و ساير ائمه (عليهمالسلام) حديث و روايتى را نقل كند بايد به طريقى
احراز كرده باشد كه اين حديث
نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 174