نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 79
كنارهگيرى از اجتماع پرهيز مىداده است، تا آنجا كه فرمود:
لاصلوة لمن لايصلّى فى االمسجد معالمسلمين إلا لعلّة، ولاغيبة لمن
صلّى فى بيته و رغبة عن جماعتنا و من رغب عن جماعة المسلمين سقط عدالته و وجب
هجرانه؛[1]
كسى كه به همراه مسلمانان در مسجد، نماز نمىگذارد، نمازش كامل نيست،
مگر آنكه كنارهگيرى او براساس عذر شرعى باشد. غيبت كسى كه از توده مردم با ايمان
كناره مىگيرد و در منزل خود نماز مىخواند، جايز است؛ و عادل نيست و كنارهگيرى
از او لازم است.
امام صادق عليه السلام نيز مىفرمود:
من خلع جماعة المسلمين قدر شِبرٍ خلع ربقة الايمان من عنقه؛[2]
كسى كه بهقدر يك وجب از جماعت مردم با ايمان فاصله گيرد، پيمان
ايمان خود را بريده است.
ه. آميختگى دين با سياست
امام راحل قدس سره هشدار مىداد:
اگر كسى دين را از سياست جدا بداند، خدا، رسول و ائمّه معصومين را
تكذيب كرده است.[3] ترديدى
نيست كه نغمه جدايى دين از سياست از سوى دشمنان اسلام است؛[4]
زيرا اسلام دينى است كه با سياست آميخته است.[5]
ولايتى كه رسولخدا صلى الله عليه و آله در اداره جامعه داشت، بدون ترديد براى ولى
فقيه نيز در دوران غيبت، ثابت است[6] و اين از
مسائل ضرورى و بديهى است.[7] و اين
ولايت، همان ولايت رسولاللّه است؛[8] زيرا
برقرارى نظام سياسى غيراسلامى به معناى ناديده گرفتن بُعد سياسى اسلام است.[9] دخالت در سياست در رأس تعليمات
انبيا است.[10]