نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 129
چنان ناهماهنگ است كه نمىتوان هيچگونه مقايسهاى ميان آنها
برقرار ساخت؛ آنها همچنين معتقدند هيچيك از علم و دين نمىتواند به ديگرى مدد
برساند.[1]
شايان توجّه است كه كسانى كه ميان علم و دين اشتراكى نمىيابند،
غالباً كسانى هستند كه جز با كتب تحريف شده دينى سروكار نداشتهاند. حاميان اين
نظريه غالباً كسانى هستند كه نه تنها خدا و دين را باور ندارند. بلكه در شمار دين
ستيزانند. «لودويك فوئر باخ» مىگفت:
«مفهوم خدا، فرآورده تخيّل انسان است. خدايان، آرزوهاى بشرى هستند كه
به صورت موجودات واقعى جلوهگر شدهاند».[2]
وى همچنين مىگفت: «فقط طبيعت سزاوار پرستش است».[3]
وانگهى در زمان ما طرح مسأله ناهماهنگى ميان دين و علم بهدور از
توطئه سياستبازان حرفهاى و دشمنان دين نيست؛ آنان غالباً با اديان مترقّى
بهويژه اسلام، سرِ ستيز دارند.
امام در وصيّتنامه سياسى- الهى خويش درباره جدايى دين از مظاهر علم
چنين مىگويد:
از توطئههاى مهمى كه در قرن اخير، خصوصاً در دهههاى معاصر و به
ويژه پس از پيروزى انقلاب، آشكارا به چشم مىخورد، تبليغات دامنهدار با ابعاد
مختلف براى مأيوس نمودن ملّتها و خصوص ملّت فداكار ايران از اسلام است. گاهى
ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است
نمىتواند در عصر حاضر، كشورها را اداره كند يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و
با هر نوآورى و مظاهر تمدّن مخالف است و در عصر حاضر نمىشود كشورها از تمدّن
جهانى و مظاهر آن كناره گيرند.[4]
3. نظريّه جامع
بايد دانست كه در شناخت محسوسات، حسّ و تجربه و در شناخت معقولات،
عقل، و در شناخت امورى كه در محدوده اين دو قرار ندارند وحى (مكتب انبياء) به كار
مىآيد. اين هر سه از ابزار مورد توجّه دين است. در قرآن آمده است:
يا معشر الجنّ والانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات و
الارض فانفدوا،