نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 121
فقهى عميق فقهاى جبل عامل تعديل نمىشد ... به چيزى منتهى مىشد
نظير آنچه در علوىهاى تركيه و شام هست. از اين جهت ... فقهاى جبلعامل از قبيل
«محقّق كركى» ... حقّ بزرگى بر گردن مردم اين مرز و بوم دارند.[1]
3. دوران قاجاريّه
نهضت تنباكو و مشروطه
ترديدى نيست كه دو نهضت تاريخساز «تنباكو» و «مشروطه» به رهبرى
كسانى صورت پذيرفت كه در پى حكومت دينى و رهبرى جامعه اسلامى بودند. از ميان
مشروطهخواهان، شيخفضلاللّه نورى بيش از ديگران، خواهان «مشروطه مشروعه» بود و
در پاى همين آرمان خود را قربانى كرد. او هم در نهضت تحريم تنباكو كه نقطه عطفى در
تاريخ سياسى- اسلامى ايران است در صدر قرار داشت و هم در نهضت مشروطه يكى از پيش
گامان آن بود.
رابطه ميان شيخ فضلاللّه نورى و ميرزاى شيرازى چنان مستحكم بود كه
وى در پاسخ اين پرسش كه: «آيا اجازه مىفرماييد به عنوان ارجاع احتياطات به غير،
به شيخ رجوع كنيم؟»، فرموده بود: «ميان من و شيخ غيريّتى نيست، ايشان خود من است».
شيخ فضل اللّه نورى هنگامى كه احساس كرد روزنامهها به انبيا و
امامان معصوم عليهم السلام و مقدّسات مذهبى توهين مىكنند و امور در دست روشنفكران
ضدّدين و فراماسونهاى وابسته است و هيچ تضمينى براى اصل «نظارت فقيهان و تطبيق
قوانين كشور با شريعت اسلام» وجود ندارد، در پاسخ به منتقدان و در بيان نظر خود
گفت:
من واللّه با مشروطه مخالفت ندارم، با اشخاص بىدين و فرقه ضالّه و
مضلّه مخالفم. آنان مىخواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بياورند، روزنامهها را
لابد خواندهايد كه به انبيا و اوليا توهين مىكنند و حرفهاى كفرآميز مىنويسند.
من عين همين حرفها را در كميسيونهاى مجلس از بعضى نمايندگان شنيدم و از اين مىترسم
كه بعدها قوانين مخالف شريعت اسلام وضع كنند؛ خواستم از اين كار جلوگيرى كنم، آن
لايحه را نوشتم و تمام دشمنىها و فحاشىها از همان لايحه سرچشمه گرفته است.
او معتقد بود قانون اساسى ايران بايد مطابق قانون اسلام باشد، چون
اكثر مردم، مسلمان هستند و به همين دليل پيشنهاد كرد به جاى «مشروطه»، عنوان
«حكومت مشروطه مشروعه» قرار داده شود، تا مشروعيّت حكومت، مانع تصويب قوانين
ضداسلامى شود.
[1]. ر. ك: علوى، محقق ثانى، ص 61، از سرى مجموعه
ابرار، نشر سازمان تبليغات اسلامى ايران.
نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 121