responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 119

و. دخالت رهبران دينى در مسائل سياسى‌

1. دوران مغول‌

عالمان دينى با نزديك شدن به دربار مغول، آنان را به آيين اسلام و مذهب تشيّع علاقه‌مند كردند و آنان را وسيله پيشرفت اين مذهب قرار دادند.[1] خواجه نصيرالدين طوسى، از عالمان نامدار مسلمان كه در حبس معتصم، خليفه عبّاسى بود و پس از آن نيز توسط فرقه اسماعيليّه محبوس شد، توسّط هولاكوخان مغول آزاد شد و به دربار راه يافت. اين راه‌يابى زمينه‌ساز خدمات ارزنده‌اى به دين و تشيّع گرديد.

اولجايتو، مشهور به «سلطان محمد خدابنده» در سال 703 به هدايت علّامه حلّى شيعه شد. او كتاب‌ نهج‌الحق‌ در اثبات حقانيّت شيعه اماميّه را براى او نوشت.[2] سيّدبن‌طاووس، فقيه نامدار و عارف فرزانه كه با تربيت شاگردان و نگارش كتاب‌هاى ارزشمند و دستيابى به مراتب فضل، زهد و عرفان، هنوز از بزرگان فقه و عرفان به شمار مى‌آيد، در زمان خود طبق مقتضيات زمانه در مسائل سياسى نيز دخالت مى‌كرد. زهد، پارسايايى، حكمت و فقاهت بى‌نظير او هرگز مانع آن نبود كه در صورت مصلحت جامعه اسلامى، از توجّه به مسائل سياسى شانه خالى كند.[3]


[1]. خواجه امير، تاريخ حبيب السير، ج 3، ص 93 و 106.

[2]. همان، ص 197.

[3]. در سال 655 ه. ق. لشكر مغول به عراق هجوم آورد و بغداد را محاصره كرد.« المعتصم باللّه» امير سپاهش« قشمر» را با لشكرى به بيرون شهر گسيل داشت. سيّدبن طاووس با مشاهده وحشت همگانى، ضمن ارسال نامه‌اى به خليفه، از او خواست تا به وى اجازه دهد بى‌هيچ سلاح نزد مغولان رود و براى صلح و قرارداد متاركه نبرد با آنها گفتگو كند، ولى خليفه نپذيرفت.

وقتى فرستاده فرمانرواى مغول به سوى كاخ روان بود تا پاسخ سيّد را به هولاكوخان برساند، خواجه نصيرالدّين طوسى، دوست و همدرس سيّد، او را ملاقات كرد و چون از پاسخ سيدبن‌طاووس آگاه شد گفت:« پيام وى را با خان مغول در ميان مگذار تا من با سيّد سخن بگويم». آن‌گاه خود را به سيدبن‌طاووس رساند و با بيان پيامدهاى هولناك اين پاسخ، وى را بر آن داشت تا پاسخ مثبت دهد. سپس نزد فرستاده هولاكو بازگشت و از او خواست تا پاسخ مثبت فقيه بزرگ حلّه را به فرمانروا برساند. سيّد با پذيرش اين مقام از قدرت و نفوذ سياسى ويژه‌اى در سرزمين‌هاى زيرفرمان هولاكو برخوردار شد.

خوانسارى در روضات الجنات، مى‌نويسد:« و قال العلامة فى بعض اجازاته ... ان السيّدرضى‌الدّين كان ازهد اهل زمانه»

چنين عالمى در زمان خود پس از انقراض دولت آل عبّاس، به تصدّى اجراى برخى احكام اسلامى در جامعه پرداخت و از اين كه بخشى از احكام اسلامى در جامعه اجرا شد، نماز شكر به جاى آورد.

نتيجه:

الف- سيّد احكام اسلامى را در جامعه اجرا كرد و زهد و ورع، او را به انزوا نكشاند.

ب- سيّد خواهان و مشتاق اجراى احكام اسلام در جامعه و تشكيل حكومت اسلامى است.

ج- ترويج دين و اجراى ايده فوق، خواجه نصيرالدّين طوسى و علّامه حلّى را به دربار كشاند.

اينك نگاهى داريم به دوران صفويّه و موقعيّت محقّق كركى. سيّد نعمت‌الله جزايرى در كتاب شرح عوالى اللئالى درباره محقّق كركى صاجب جامع‌المقاصد مى‌نويسد: شاه طهماسب صفوى به او گفت:« انت احقّ بالملك لانك النائب عن الأمام و انّما اكون من عمّالك اقوم باوامرك و نواهيك». شاه بخش نامه نيز به همه مناطق فرستاد كه: من يخالف حكم نائب الائمه المعصومين ... لامحاله ملعون مطرود.( فوائد الرضويه، ص 305؛ تاريخ كركوك، ص 91 و روضات الجنات، ج 4، ص 363)

نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست