نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 68
نيست بلكه جائز هم نيست كه مال مردم را مورد
تصرف بىجاى ديگرى قرار دهد، و براى انجام حج، هم حج و هم آبرويش و هم مال مردم از
بين برود.
مسأله 6- به اندازه حج مالى در اختيار دارد، ولى احتياج ضرورى ديگرى
همچون بيمارى خطرناك، يا نجات زندانى يا نجات از مرگ، يا هرگونه ضرورتى حياتى يا
آبروئى يا ناموسى يا دينى پيش آمده كه با حج رفتنش قادر بر انجام وظيفهاش در اين
موارد نيست، اينجا شرعاً استطاعت مالى ندارد، مگر در مواردى كه وجوب اين مال براى
كار ديگر با وجوب حج يكسان و يا كمتر باشد.
2- استطاعت مالى يا: بدنى راهى يا شرعى در مسائلى چند:
مسأله 1- از پيش همهگونه استطاعت داشته و حج را تأخير انداخت و
اكنون كه استطاعت ماليش مانده از نظر بدنى يا راهى يا شرعى معذور است، اينجا اگر
اميد رفع مانع را ندارد واجب است نائبى از جانب خود بفرستد كه استطاعت مالى ندارد
و حج هم نرفته است، برحسب خبر صحيح «صروره لا مال له»: حج نكرده بىبضاعتى را
بفرستد، و مىبينيم كه حج در زمينه فقط استطاعت مالى تعطيلبردار نيست كه با شركت
سهامى استطاعت مالى وى و سائر استطاعتهاى مسلمانى ديگر بايستى اين نائب و نماينده
به كنگره اسلامى حج برود، ولى اگر عذرى برطرف شد مجدداً واجب است در صورت امكان
خودش نيز به حج رود، كه آيه استطاعت حج را بر خود توانايان واجب كرده و نه بر
نائبهاشان، و اين نيابت بر حسب ادله جايگزين اصل است، البته در صورتى كه تا آخر
عمر معذور باشد.
مسأله 2- اگر استطاعت مال و عذر غيرماليش همزمان باشند، ظاهراً گرچه
مستطيع نيست، ولى از نظر اطلاق ادله نيابت احتياط واجب است در صورت
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 68