وجود سانسور شديد، در مدتى كوتاه در سراسر كشور پخش شد و موجى
از اعتراض و انزجار عليه حكومت پهلوى و شاه را برانگيخت و حتى در بسيارى از شهرها
بازارها را به تعطيلى كشاند. بىترديد قيام سراسرى پانزده خرداد و سركوبى خونين آن
در شهرهاى گوناگون نقطه اوج اين بحران بود.[1]
قيام پانزده خرداد درواقع نمودار گرايش جدىتر روحانيان به فعاليتهاى سياسى بود.
بازاريان نيز با چرخشى معنادار، از ايدئولوژى ملىگرايانه دهههاى پيش بهسوى
ايدئولوژى اسلام سياسى- بهرهبرى مراجع تقليد و روحانيان- روى آوردند. بدينترتيب،
رويكرد نوين بازاريان نيز از ويژگىهاى بيدارى اسلامى دهه 1340 است. نكته درخور
تأمل ديگر، سرعت بالاى پيامرسانى اين قيام و شركت طبقات گوناگون مردم در آن بود.[2]
بدينسان، با قيام پانزدهم خرداد، تعالىخواهى به جريان قدرتمندى بدل گرديد.
در فاصله 15 خرداد 1342 تا 13 آبان 1343 امام خمينى (قدس سره) با
حكومت پهلوى مبارزهاى جدى و آشكار داشت كه سرانجام نيز در اعتراض به تصويب لايحه
اعطاى مصونيت قضائى به اتباع آمريكايى (كاپيتولاسيون) در 13 آبان 1343 دستگير و به
تركيه و سپس عراق تبعيد شد. در اين مدت امام خمينى (قدس سره) اصول مبارزهاى را
بنياد نهاد كه قواعد آن از سنت پيامبر (ص) و ائمه (عليهم السلام) برگرفته شده بود
و به همينرو به حركتهاى سياستمداران حزبى هيچگونه شباهتى نداشت. اما در كنار
مبارزه روحانيت و در رأس آن امام خمينى (قدس سره)، گروه مذهبى جنبش دانشجويى نيز
در بيدارگرى اسلامى در اين سالها نقش بسزايى داشته است. دانشجويان مذهبى با
شخصيتهاى فعال و مبارز روحانى ارتباط داشتند كه نامدارترين آنان در سالهاى
نخستين دهه 1340 علامه طباطبايى، آيتالله مطهرى و آيتالله طالقانى بودند. اين
افراد در نخستين كنگره اين جنبش نيز كه در سال 1341 تشكيل شد، شركت جستند.
فعاليتهاى انجمن اسلامى در اين سالها بر محور دفاع از دين در برابر
افكار ماركسيستى و انديشههاى غربى بود كه بر همبستگى ملل مسلمان نيز تأكيد
مىكرد. با آغاز
[1]. ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلامى، ج 4، ص
254.