امامخمينى (قدس سره) فرايند تكامل الگوى تعالى را رونق بسيارى
بخشيد؛ چهآنكه اصول و مبانى اين تفكر، حاكى از نفى صريح سلطنت و «ضرورت تشكيل
حكومت اسلامى» (براى رسيدن به تعالى) بود.
تصويب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در 16 مهر 1341 فصل ديگرى را
در اين زمينه گشود. امام خمينى (قدس سره) در واكنش صريح به اين مصوبه خواستار لغو
آن گرديد و از اين زمان به بعد، ايشان رسماً فعاليتهاى خود را با فراخوانى و
تشكيل جلسات مشورتى ميان علماى قم آغاز كرد.
با موضعگيرىهاى آشكار امام خمينى (قدس سره) رويكرد به مرجعيت سياسى
نيز فزونى يافت. شاگردان ايشان بيش از پيش دريافتند كه مبارزه سياسى درصورتى مورد
اقبال عمومى قرار خواهد گرفت كه در بستر دينى قرار گيرد و از آموزههاى شريعت بهره
جويد. بنابراين افزايش مقلدان امام خمينى (قدس سره) مانند عضويت در حزبى سياسى
دانسته شد كه رنگ و جلاى مذهبى داشت. در چنين اوضاعى براى بسيارى از دينداران
نوانديش، در انتخاب مرجعتقليد بهجز احراز ديگر شرايط مرجعيت، توجه به مواضع
سياسى ايشان نيز عامل مهمى بهشمار مىرفت.[1]
مرحله اول نهضت اسلامى با عقبنشينى رژيم پهلوى و لغو لايحه انجمنهاى ايالتى
وولايتى در آذر 1341 با موفقيت به پايان رسيد.[2]
تحولات بعدى زمينه را براى قيام پانزدهمخرداد آماده نمود؛ قيامى كه بىگمان نقطه
عطفى در تاريخ تكامل الگوى تعالى بهشمار مىآيد.
3. قيام پانزدهم خرداد
بهدنبال سخنرانى امام خمينى در روز عاشورا (13 خرداد 1342)، ايشان و
بسيارى از علما، وعاظ و مبارزان در قم، تهران و ديگر شهرها دستگير شدند. اخبار
مربوط به دستگيرى امام با