نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 75
انصارىها، شيخ بهايىها، محقق حلىها، و
علامه حلىها احتياج داريم، اما خواجه نصير الدين قرن، چهاردهم ... بايد به اين
قرن تعلق داشته باشد و درد و نياز اين قرن را احساس نمايد[1].
انتقال رهبرى از روحانيت به طبقه روشنفكر
تز اسلام منهاى روحانيت تزى است كه در قرن حاضر با ظهور طبقه
«روشنفكر» مطرح شده است، مناديان آنكه بعضى از روشنفكران بودند با تحليلهاى مختلف
خواستار حذف روحانيت از جامعه اسلامى خصوصا شيعه و جلوس خود در مسند آنان بودند.
اين تئورى در اول انقلاب اسلامى با حرارت بيشترى مطرح شد و طرفداران آن با طرح
تئورى «سكولاريزم» مىخواستند روحانيت را از صحنه سياست و حكومت حذف كنند. امروزه
بعد از گذشت دو دهه از پيروزى انقلاب باز هم بعضى روشنفكران، ساز انتقال را
مىزنند و آينده كشور را از آن روشنفكران دينى پيشبينى مىكنند[2].
شهيد مطهرى در آثار مختلف خود به نقد اين طبقه پرداخته است و
مهمترين ضعف آن را دورى و بيگانگى از معارف اصيل اسلامى مىداند.
خيال كردهايد هر مدعى روشنفكرى كه چند صباح با فلان پروفسور صبحانه
صرف كرده است. قادر خواهد بود اسلام راستين را از اسلام دروغين باز شناسد و به سود
جامعه از آن استفاده نمايد.
بهتر است كه اينروشنفكران عزيز كه هر روز صبح به اميد «انتقال» از
خواب برمىخيزند و هر شب «خلع يد» خواب مىبينند، فكر كار و خدمت
[2] -« آينده اين كشور به دست روشنفكرى دينى است من اين
را به شما قول مىدهم. دين در جامعه ما قوى است و مىدانيد كه دين سنتى در جامعه
ما طرفدار چندانى ندارد ...
من معتقدم دينى كه نزد عموم
روحانيت ماست هيچكدام با اين پروسه آشتى و آشنايى ندارد»( دكتر عبد الكريم سروش،
نشريه موج، انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه امير كبير، شهريور 77، شماره 4، ص 11).
نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 75