هر كس از شما كه بتواند احاديث ما را روايت و به احكام حلال و حرام
ما نظر كند و شناخت به احكام داشته باشد، بايد او را «حكم» قرار داد و بدان راضى
شد. چرا كه من او را بر شما حاكم قرار دادهام. و زمانى كه او به حكم ما حكم كند و
از او قبول نگردد در حقيقت به حكم خدا بىتوجهى شده است و ما را ردّ كردند. رد
كننده ما رد كننده خداست و اين در حد شرك به خداست.
استاد در دلالت آن بر ولايت فقيه مىگويد:
امام مىآيد نايب عام معين مىكند و مىگويد:
انظروا الى من روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا.
آن كسى كه حديث ما را روايت كرده باشد و دقيق باشد در حلال و حرام
ما، عادل باشد، درستكار باشد.
فقد جعلته عليكم حاكما؛ من او را بر شما حاكم قرار دادم[2].
4- توقيع شريف
از حضرت حجت (عج) روايت شده است كه فرمود:
و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواية حديثنا فانهم حجتى
عليكم و انا حجة اللّه عليكم[3].
در حوادث و مسائل واقع شده به عالمان و راويان احاديث ما رجوع كنيد.
چرا كه آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر شما هستم.
برخى دلالت آن را بر ولايت فقيه انكار كرده و «الحوادث الواقعه» را
بر حوادث معهود و خاص تفسير مىكنند. اما بعضى ديگر آن را به مطلق حوادث ناظر
مىدانند و بدينگونه از آن، نظريه ولايت فقيه را استنتاج مىكنند. استاد در
[1] - اصول كافى، ج 1، ص 67/ و نيز: وسايل الشيعه، ج
18، ص 98.