نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 36
نكته ظريف
رهآورد تأمل در مطالب گذشته اين نكته ظريف است كه دارا بودن مقام
امامت و زعامت و تعيين آن برحسب لياقت و شايستگى انجام مىگيرد، و چون چنين
شايستگى و به بيان دقيق علت مقتضيه در آن عصر منحصر در وجود مبارك حضرت على عليه
السّلام بود، از آن برمىآيد كه آن حضرت در مقام واقع و ثبوت، امام و جانشين حقيقى
پيامبر بود و در همين حدّ هم نيازى به تنصيص پيامبر نبود و لذا نصبهايى كه از
پيامبر در خصوص امامت حضرت على عليه السّلام وارد شده همه جنبه كاشفيت و ارشادى
دارند. اينگونه نيست كه حضرت على عليه السّلام با اين نصوص مثلا حديث غدير به
مقام امامت نايل گشته است، بلكه برعكس. يعنى چون در واقع مقام امامت را داشته است
اين نصوص وارد شده است.
بنابراين مقام امامت حضرت على عليه السّلام با تنصيص صورت نگرفته است
تا اشكال شود كه شيعه مسأله حكومت را از چهره دمكراسى و عقلانى خارج و آن را به
صورت موروثى تبديل كرده است.
عدم بلوغ سياسى مردم در صدر اسلام
شايد اينجا اين سؤال مطرح شود كه چرا پيامبر يافتن امام و رهبر
حقيقى را به عهده خود مردم نگذاشت و با روايات مختلف مردم را به بيعت با او ملزم
كرد؟
پاسخ اين سؤال روشن است. چرا كه يكى از وظايف پيغمبر ارشاد و
راهنمايى امت خود و تبيين اصول شريعت است، و در سوى ديگر چون مردم صدر اسلام به
خاطر شبهات مختلف مانند سوء تبليغات امويان و خلفا در حدى از رشد سياسى نبودند كه
امام واقعى خويش را خود تعيين و پيدا كنند، و لذا مسأله «تنصيص» ضرورى بود.
از اينجا معلوم مىشود كه مردم آن وقت صلاحيت نداشتند كه خليفه
يعنى
نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 36