نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 34
و اختلاف شيعه و تسنن از همين موضوع شروع
مىشود. تسنن برخلاف شيعه معتقد است كه پيامبر حاكم بعدى خود را رأسا و يا به
تعيين وحى، نصب و مشخص نكرده، بلكه آن را به خود مردم واگذار نموده است. استاد
شهيد در آثار و سخنرانىهاى خويش بر عقيده تشيع تأكيد مىكرد و به اقامه ادله و
شواهد آن مىپرداخت:
پيغمبر اكرم در زمان حيات خودشان ولى امر مسلمين بودند و اين مقام را
خداوند به ايشان عطا فرموده بود و پس از ايشان طبق دلايل زيادى كه غير قابل انكار
است، به اهل بيت رسيده است[1].
تمايز امامت و حكومت
آنچه شيعه بر تنصيصى بودن آن اصرار مىورزد صرف تعيين حاكم و والى
مسلمين بعد از حيات پيامبر نيست. مسأله مورد بحث فراتر از مقوله حكومت و تعيين
حكمران است، بلكه شيعه امامت را در دايره گستردهاى مىبيند و آن را والا و برتر
از حكومت مىداند كه مشتمل بر مرجعيت دينى و علمى است. به اين معنا كه امام و
جانشين پيامبر همانند وى داراى عصمت و مسئوليت الهى در بيان و حراست از دين است و
رأى وى مانند رأى پيامبر در همه زمينههاى دينى، سياسى و اجتماعى فصل الخطاب امت
خواهد بود. اين شأن امام والاتر و مقدم بر شأن حكومتى است. استاد دراينباره
مىگويد:
در مورد مسأله امامت، آنچه كه در درجه اول اهميت است مسأله جانشينى
پيغمبر است. در توضيح و تبيين و بيان دين منهاى وحى ... آيا بعد از پيغمبر انسانى
وجود داشت كه واقعا مرجع احكام دين باشد آنطورى كه ايشان مرجع و مبين و مفسر
بودند[2].
بنابراين مسأله امامت و نقطه اختلاف شيعه و سنى را نبايد به صورتى
سطحى و ابتدا از مسأله حكومت و تنصيصى و موروثى بودن آن بررسى كرد