نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 33
پيشينه اين تئورى در ايران به چند دهه پيش
برمىگردد. بهعنوان مثال نويسندهاى به نام مهدوى زنجانى- كه پيشتر از نظريه
سكولاريسم وى سخن گفتيم- در سال 1345 طى مقالهاى در مجله زن روز (شماره 90) حكومت
پيامبر را اتفاقى توصيف كرده و درباره احكام اجتماعى اسلام مىنويسد:
پيغمبر هم اين قوانين را به عنوان اينكه جزء دين است و مربوط به
وظيفه رسالت است نياورده، بلكه چون اتفاقا آن حضرت زمامدار بود به اين مسائل هم
پرداخت[1].
استاد بعد از نقل شبهه فوق به نقد و جرح آن مىپردازد و آياتى كه در
آنها پيامبر بهعنوان «أولى الامر»، «وليكم»، «واجب الاطاعة» معرفى شده است، دليل
بر بطلان شبهه مىداند[2]. توضيح
بيشتر نظر استاد بعد از تقرير نظريه پسين خواهد آمد[3].
2. مشروعيت حكومت امامان عليه السّلام
بعد از فراغ از مشروعيت الهى و انتصابى بودن حكومت پيامبر، نوبت به
بررسى مشروعيت حكومتهاى بعد از پيامبر مىرسد.
شيعه بر اين اعتقاد است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم هر
سه مسئوليت و شأن الهى خود (مرجعيت دينى، منصب قضا و حكومت) را با امر الهى به
امام على عليه السّلام تفويض نموده است و بدينسان مشروعيت امامت و حكومت امام على
عليه السّلام و يازده امام ديگر، مانند زعامت پيامبر منتسب به وحى و خداوند است.
مهمترين نكته فراق