نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 32
انما وليكم اللّه و رسوله[1] و در
توضيح آن مىگويد:
منصب سومى كه پيغمبر اكرم رسما داشت و هم به او تفويض شده بود به نص
قرآن و هم عملا عهدهدار آن بود، همين رياست عامه است، او رئيس و رهبر اجتماع
مسلمين بود و به تعبير ديگر سايس مسلمين بود[2].
اما امر دومى كه مورد اتفاق عالمان شيعه و سنى است ضرورت توجه و
عنايت حاكم در هر عصرى به اصول و قوانين اسلام در اداره حكومت است. به گونهاى كه
بايد قرآن و سنت بهعنوان منشور حكومت و قانون اساسى تلقى گردد و حاكمان در
چهارچوب آن عمل كنند.
شبهه عدم مشروعيت الهى حكومت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم
در قرن حاضر برخى از معاصران در نظريه «انتصاب» و مشروعيت وحيانى
حكومت پيامبر تشكيكاتى وارد كردهاند و بر اين باورند كه منصب سوم پيامبر يعنى
تشكيل حكومت اسلامى و زعامت آن صرفا با تقاضا و بيعت مردم انجام گرفته است و در
اين خصوص وحى و دستور خاصى از سوى خداوند و قرآن به پيامبر ابلاغ نشده است تا
مشروعيت حكومت حضرت وجه شرعى و الهى پيدا كند.
از مبلغان اين تئورى مىتوان به على عبد الرزاق[3]
در جهان تسنن و دكتر مهدى حائرى يزدى[4] و مهندس
بازرگان[5] در عالم
تشيع اشاره كرد. اما
[4] - وى تشكيل حكومت اسلامى توسط پيامبر اسلام صلّى
اللّه عليه و اله و سلّم را نه به امر الهى و در شعاروظايف دينى وحيانى، بلكه صرفا
به خواست مردم توصيف مىكند و مىگويد:« بايدبدانيم اين مقامات سياسى به همان جهت
دليل كه از سوى مردم وارد بر مقام پيشينالهى آنها شده و به مناسبت ضرورتهاى زمان
و مكان بدون آنكه خود درصدد باشنداين مقام به آنها عرضه گرديده به همان
نمىتوانند جزئى از وحى الهى بهشمار آيند»( دكتر مهدى حائرى يزدى، حكمت و حكومت،
ص 143، و نيز: ص 170 و 159).
[5] -« پيامبران هم مثل همه مردم، وظايف و حقوق عادى
زندگى را علاوهبر وظايف- ناشى از وحى و بعثت داشتهاند ولى از هم قايل تفكيك است،
از جمله حق زمامدار شدن. ولى اين حقى است كه مردم واگذار كردهاند»( مهندس مهدى
بازرگان، آخرت و خدا هدف بعثت انبياء، ص 229 و 230).
نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 32